نسخه آزمایشی
سخـن روز
آیت الله عاملی: قلب مؤمن بین دو انگشت خدا قرار دارد و خداوند است که در قلب او تصرف میکند.

 متن کامل خطبه های نماز جمعه اردبیل شانزدهم اسفند ماه نود و دو

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین


خودم و همه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.خداوند متعال تقوا را با اثر بزرگی که دارد یاد می کند و فرموده است« الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ »(اعراف-آیه۱۲۸) اگر در کاری تقوا رعایت بشود آن کار عاقبت خوبی خواهد داشت. خداوند متعال این عالَم را به گونه ای خلق کرده است که ذره ای از کار خیر از بین نمی رود. اگر از دست کسی که زمین خورده و گرفتار است بگیرید، هدر نمی رود. اگر به حرام دسترسی دارید ولی آن را رها کنید هیچ وقت این کار به هدر نمی رود. اگر در جایی برای شما مقدور بوده که خیانت بکنید ولی این کار را انجام نداده اید این کار هدر نمی رود. اگر چشمانتان را از نگاه حرام به ناموس دیگران حفظ کرده اید، این کار به هدر نخواهد رفت. اگر حرمت پدرو مادر و بزرگترها را حفظ کرده اید این حرمت نگه داشتن به هدر نخواهد رفت. اگر دختر خانمی پوشیدگی و حجاب را حفظ کرده اینگونه نیست که حجاب به ضرر او تمام شود. خداوند متعال سخن با عظمتی بیان فرموده و خبر بزرگی را اعلام داشته است که: الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ؛ این حفظ حجاب هدر نخواهد شد. همانطور که در قرآن هم در همین مورد مثال آمده است. خداوند در قرآن، اول یک قاعده ی کلی را از زبان حضرت لقمان بیان می فرماید« یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ »(لقمان-آیه۱۶) ای پسرک من ، اگر عمل به قدر یک دانه خردل در درون صخره ای یا در، آسمانها یا در زمین باشد ، خدا به حسابش می آورد ، که او ریزبین و آگاه است،ذره ای خاک در این میکده ضایع نشود.
خداوند مثال می زند که؛ حضرت موسی(علیه السلام ) عفتش را در آن زمانی که دختران شعیب می خواستند از چاه آب بکشند حفظ نمود و وقتی آنها به موسی گفتند که پدرمان تو را می خواهد، به دنبال خانم ها راه نیافتاد بلکه خودش جلوتر راه افتاد و به آنها گفت که از پشت سر من بیایید و به من بگویید که به کدام سمت باید بروم. موسی(علیه السلام ) که اینگونه عفتش را حفظ نمود خداوند متعال خود برای موسی شریک زندگی انتخاب کرد، دختر حضرت شعیب را که خود پیامبر الهی بود،انتخاب کرد و ده سال شعیب(علیه السلام ) را معلم موسی قرار داد، عنایتی از این بزرگتر می شود که استاد انسان یک پیامبر باشد و آنهم به مدت ده سال. حضرت موسی (علیه السلام ) با حفظ عفت هم دنیایش را گرفت و هم آخرتش را حفظ کرد. دختر شعیب هم چون در حال راه رفتن همانطور که خدا در قرآن می فرماید: « تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء »(القصص-آیه۲۵) دختر با حیایی بود و با حیا راه می رفت،موسی رابرای او انتخاب کرد. ای دختر خانم هایی که می خواهید اساس یک زندگی مشترک سالم را بنا نهید،خداوند و تمام ذرات این عالم مشتری حیای شما هستند، بی حیا نباشیدو بی حیا به خیابان نیایید. آیا نمی خواهید که چشمان خداوند مشتری شما باشد؟! آیا اینکه چشمان مردم مشتری شما باشند بهتر است یا چشمان خداوند؟ خداوند به دختر شعیب با نگاه مشتری نگریست، چون« تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء ». خداوند به خاطر حیای آن دختر که در مقابل پسر نامحرم حفظ حیا کرد برای او یک شریک زندگی انتخاب کرد که پیامبر اولوالعزم است، حضرت موسی (علیه السلام ) را انتخاب کرد. خداوند متعال به حضرت موسی(علیه السلام ) به خاطر حیا و عفتش دو خدمت بزرگ کرده است؛ اولا دختر حضرت شعیب را برای حضرت موسی انتخاب کرد،ثانیا نسبت به تربیت نسل حضرت موسی(علیه السلام ) عنایتی ویژه کرد چون ایامِ اولاد غالبا در خانواده مادر سپری می شود. این نتیجه ی حفظ عفت است. مثال دیگر حضرت یوسف(علیه السلام ) است، خداوندمتعال یوسف را در اثر حفظ عفت و امانت به آن مقام رساند خداوند در آخر سوره یوسف می فرماید: هدف از بیان این قصه ها آن است که شما بدانید:« فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَالْمُحْسِنِینَ »(یوسف-آیه۹۰) آن کسی که کار نیکو انجام دهد خداوند احسان انسان محسن را هیچ وقت ضایع نمی کند بلکه آن را نگه می دارد و می پروراند. اینکه چشم را از نگاه حرام نگه داشتید، خداوند این را نگه می دارد، می پروراند و به انسان باز می گرداند.
شرافت بزرگ انسان این است که در این دنیا به مقام محاذات با حق تعالی برسد. محاذات یعنی انسان رو در رو با خداوند قرار گیرد و به مقام تکلم برسد و قدرت تکلم با خداوند را بیابد و ذائقه ی تکلم با خداوند و ذائقه ی لذت بردن از قرار گرفتن در برابر خداوند متعال را داشته باشد، نه اینکه دو ساعت در برابر آئینه آرایش نماید تا خودش را در نگاه دیگران جستجو کند، بلکه به مقامی برسد که بالاترین لذت او این باشد که به عبادت در برابر خداوند بایستد و در مقام تکلم قرار بگیرد، به این حالت مقام ذکر گفته می شود. خداوند متعال که می فرماید یک قرآن نازل کرده ام«فِیهِ ذِکْرُکُمْ »(انبیاء-آیه۱۰) ذکر شما در آن است، یعنی رو در رو ایستاده ام برای صحبت کردن با شما، چه تعبیر زیبایی است! خداوند متعال نماز را هم قرار داده است تا انسان به مقام ذکر برسد« وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه۱۴). پیامبر(ص) می فرماید” «اِعْلَمُوا اَنَّ خَیْرَ اَعْمالِکُمْ عِنْدَ مَلیکِکُمْ وَ اَزْکاها وَ اَرْفَعَها فی دَرَجاتِکُمْ وَ خَیرَما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمعسُ، ذِکْرُاللهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی فَاِنّهُ اَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقال اَنا جَلیسُ مِنْ ذَکَرَنی.» “( عده الداعی، احمد بن فهد، ص ۲۳۸) بدانید که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزه ترین آنها و آنچه از همه بیشتر درجات شما را بالا می برد و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده، ذکر خدای سبحان است؛ زیرا خدای تعالی از خودش خبر داده، فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. خداوند که مکان ندارد، این که می فرماید در یک جا خواهم بود و با او مجالسم معنایش چیست؟ اینها همه بیشتر دیدنی است تا اینکه خواندنی و شنیدنی باشد ، حضرت در ادامه این آیه را خواندند « فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ »(بقره-آیه۱۵۲) مرا یاد کنید تا من هم شما را یاد کنم. اگر انسان مرا یاد کند در مرحله اول ذکر عبد است ولی دومی، ذکر خداوند متعال می باشد.یکبار انسان خدا را یاد می کند ولی یک دفعه هم خداوند انسان را یاد می کند.
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ماست کز ما خدا برگشته است
اگر خداوند کسی را فراموش کند،هر کاری بکند به جایی نمی رسد، البته خداوند چیزی را فراموش نمی کند اما حکم فراموشی را بر او جاری می نماید،و بالعکس اگر بنده یاد خدا کند ،خداوند نیز یاد او می کند و بنده از مقام ذکری به مقام ذکرک می رسد،همچنانکه در دعا آمده: للّهُمَ انقُلنی مِن ذِکری اِلی ذِکرِکَ وَ لا تَترُک بَینی وَ بَینَ مَلَکُوتِ عِزِّکَ باباً اِلّا فَتَحتَه وَ لا حِجاباً مِن حُجُبِ الغَفلَةِ الا هَتَکتَه حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک. روایتی از پیامبر(صلی الله علیه واله) آمده است که” أحب الأعمال إلى اللـه أن تموت و لسانک رطب من ذکر اللـه” حضرت می فرماید در نگاه خداوند متعال عمل بسیار مطلوب و مورد پذیرش آن است که بمیری ولی در حال مرگ لب هایت از ذکر خداوند مرطوب باشد. یعنی با ذکر خداوند متعال عمر انسان پایان یابد.انسانی که فکرش به کسب ربا مثلا مشغول بوده است ممکن نیست در حال احتضار لااله الاالله بگوید و کسی که آنقدر به موسیقی گوش کرده که نفسش با آن انس پیدا کرده است دیگر زبان او لا اله الا الله نمی تواند بگوید. در روایت دیگری می فرماید، اهل بهشت حسرتی نمی کشند مگر نسبت به آن لحظه ای که در دنیا بر آنها گذشته ولی آنها در آن زمان در حال ذکر نبوده اند.
ما در این عالم مأموریت داریم و ما را در این عالم به حال خود رها نکرده اند و از ما خواسته اند که به یک مقصدی برسیم ودرباره ی این مقصد از ما سوال خواهند کرد. ما مأمور هستیم که این محاذات را کسب کنیم. این رو در رو مقابل خداوند ایستادن و با خداوند متعال در مقام تکلم قرار گرفتن را از ما خواسته اند.
در حال احتضار و هنگامی که جان از بدن خارج شد اولین کاری که با انسان می کنند این است که روح انسان را می برند و در مقابل خداوند متعال قرار می دهند، محاذات بزرگ آن زمان درست می شود، اما اینکه آن محاذات چطور خواهد بود به این دنیا بستگی دارد. به ما می گویند نگذارید این محاذات از دستتان برود« وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ »(کهف-آیه۲۴) اگر در جایی بودید که آنجا شما را غافل کرد ،فوراً زبانتان را به ذکر خداوندمتعال مرطوب کنید. و ما اینجا مأموریم از کسانی که این ارتباطشان را قطع کرده اند و در محضر خداوند زندگی نمی کنند و لحظه های زندگی ایشان معمور و آباد به ذکر خداوند نیست اعراض نماییم و روی برگردانیم و از آنها اطاعت نکنیم.« فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا »(نجم-آیه۲۹) پیامبر، اعراض کن از کسی که این ارتباط زیبا با خداوند را قطع کرده است.« وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا »(کهف-آیه۲۸) از کسی که قلبش را از یاد خودمان غافل ساخته ایم و از هوای خویش پیروی کرده و کارش زیاده روی است اطاعت مکن.
وقتی که این ارتباط را از دست داد حرفهایش دیگر حرف نیست که به آن گوش دهی و کارش کار نیست که از او اطاعت کنی و دستورش دستور نیست که از او پیروی کنی.یک بحث مهمی اینجا هست که جای بسط آن اینجا نیست و آن اینکه سهم انسان از زندگی دنیا و رزق آسمانی او باین ارتباط بستگی دارد ،هر گونه که این ارتباط را برای خود تعریف کنید بهمان پایه از این دنیا سهم خواهید برد.
عزیزان من خداوند متعال برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این محاذات و در برابر خداوند قرار گرفتن و وارد شدن به مقام تکلم با خداوند متعال ( « وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا »(نساء-آیه۱۶۴) که قرآن کریم نقل می کند که حضرت موسی به این مقام تکلم رسیده بود) حدی مقرر نکرده است. علامه ی طباطبایی اصلا صحبتی نمی کردند تا اینکه کسی ایشان را به حرف آورد، در حالت احتضار چشم به یک نقطه دوخته بودند و شخصی از ایشان می پرسد آقا در چه حالی هستید؟ ایشان پاسخ می دهند در مقام تکلم،می پرسند با چه کسی ؟ می فرماید با حق تعالی. خداوند برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این ارتباط نه و این عدم تمدید امری تکوینی است. مگر می شود برای آن حدی تعیین کرد اگر انسان به آن مقام برسد دیگر نمی تواند از آن خارج شود.جاذبه آن انسان را بر می دارد و می برد و دیگر نمی تواند برگردد.« الهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک، فرام منک بدلا »و « و من ذا الذی انس بقربک، فابتغی عنک حولا »(مناجات المحبین) هردو آمده است،«فراک منک حولا» یعنی بازگشتی در آن نیست، فابتغی عنک حولا ،یعنی اگر به دنبال جایگزینی برای آن بگردد، هیچ شیرینی نمی تواند به جای آن بنشیند. به همین خاطر است که خداوند متعال در قرآن فقط برای آن ارتباط حدی تعیین نکرده است و فرموده است«واذکروا الله ذکراًکثیرا» ذکر بگو و در مقام ذکر باش اما ذکراً کثیرا. این حکم تکوینی است و تشریعی نیست، یعنی تکوین اینگونه است و رها کردنی نیست، خداوند از حضرت موسی پرسید: آن چیزی که در دست توست چیست؟ اشاره به عصایی بود که در دست موسی بود، اما موسی دیگر صحبت را رها نکرد، قابل رها کردن نبود، باید می گفت در دستم عصاست ولی شروع کرد که« قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَی غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَی »(طه-آیه۱۸) و کلام را ادامه داد، چقدر مقام خوبی است! حضرت امام سجاد(علیه السلام) به خداوند عرض می کند” وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّهٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ “(مناجات الذاکرین) اى خدا از تو آمرزش مى‏طلبم از هر لذت و خوشى به غیر یاد تو ، ” یَا أَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یَا سُؤْلِی وَ مُنْیَتِی “(مناجات التائبین)”یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی “(مناجات المریدین)ای که دنیا و آخرتم تویی و بهشت و نعیمم هم توهستی.
خداوند حدی تعیین نمی کند و می فرماید هر چقدر که می توانید وارد این مقام که مقام محاذات وتکلم با حق است وارد شوید، خداوند این را به چه چیزی تشبیه کند، از ضیق عبارت اینگونه تشبیه کرده است« فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا » (بقره آیه۲۰۰)پدر و مادرتان را چطور ذکر می کنید آنطور مرا ذکر بکنید، بعد خداوند می فرماید: نه نشد، در ادامه اش می فرماید«او اشد ذکرا» از آن هم بالاتر.


خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوا دعوت می کنم. تقوا توشه است ؛ یک توشه عملی برای آخرت انسان. خداوند متعال نام هایی را در قرآن برای آخرت ذکر فرموده اند، چه خوب است که انسان آن ها را جمع کند و در موردشان فکر، تأمل و تدبر نماید.
یکی از آن نام ها روز حسرت است. خداوند متعال در قرآن از حسرت و ندامت صحبت کرده است، خداوند متعال به گونه ای از ندامت صحبت کرده که اگر انسان آیه ها را یک جا جمع نماید و عنایت خود خداوند متعال نباشد انسان در این عالم با آن آیه ها هلاک می شود.پیامبر ها و امامان ما همگی در آخر عمر مبارکشان به گریه پناه برده اند، حضرت امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: یک بار وارد محضر پدرم نشدم “الاوجدته باکیا”، حضرت امیر(علیه السلام) با آن عبادت ، دیدم دائماً گریه می کند. خداوندمتعال در قرآن می فرماید « وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ »(یونس-آیه۵۴) آن کسی که در این دنیا ظلم می کند، مال ورثه را به ناحق تصاحب می کند ، به بیت المال نقب پنهانی می زند ، رشوه خواری می کند، دکتر است به مریض و به دولت خیانت می کند، کسی دچار بیماری شده و خودش را تسلیم پزشک کرده است چون چیزی از پزشکی نمی داند و دکتر هرچه بگوید باور می کند، روز گرفتاری اوست و در روز گرفتاری پیش دکتر آمده است، ای کسانی که انسان ها در روز گرفتاری پیش شما می آیند و شما به آنها خیانت می کنید، خداوند متعال می فرماید یک روز می شود که در آن روز آرزو خواهید کرد که ای کاش در روی زمین هرچه وجود دارد برای شما باشد و شما همه ی آن را فدیه دهید در عوض خداوند شما را از عذاب نجات دهد .« وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ » و چون عذاب را ببینند در دل پشیمانی کنند ولی مگر می توانند پنهان کنند، « وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ » خداوند متعال با قسط بین آنها حکم می کند اما به کسی ظلم نمی شود و هرچه در آنجا می بینند نتیجه ی اعمال خودشان است. این آیه هایی که به ندامت آخرت مربوط است ما باید این ها را بیشتر به خودمان و به دیگران بخوانیم

« وَ یَوْمَ یَعَض الظالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً»(فرقان-آیه۲۷)،« یَوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً»(فرقان-آیه۲۸) یک روزی می رسد که ظالم دستش را گاز می گیرد،ببینید در چه حالی قرار دارد که دستش را گاز می گیرد.ببینید چقدر اینکار درد دارد ولی همه ی دردها را فراموش می کنند، ملاحظه نمایید که درد قیامت چگونه است که درد گاز گرفتن دست را فراموش می کنند. در دنیا هرچه عذاب را زیاد کنند باز هم درد گاز گرفتن دست احساس می شود و فراموش نمی شود، در قیامت چگونه است که فراموش می شود؟! دستشان را گاز می گیرند و می گویند یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً ای کاش شباهتی به پیامبر داشتیم،باید چهل سال زندگی بکنید و یکبار خیانت نکنید تا لقب امین به شما بدهند آنگاه به پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) شباهت پبدا می کنید. َوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً ای کاش فلان کس را برای خودم دوست قرار نمی دادم، دوستی با او درهایی را به روی من گشود که انتهای آن درها شد جهنم.در هفته های آتی آیات دیگری از آیات ندامت را قرائت خواهیم کرد.
امروز سالروز ولادت عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) است. زینب (سلام الله علیها) قدرت روحی حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است و یک الگوی ابدی وجاودانه است. تماشا کنید و ببینید که حضرت زینب(سلام الله علیها)در عرصه های فصاحت ، بیان، حیا، مدیریت، شجاعت، عرفان ، معرفت و ولایت مداری چه غوغایی کرده است، هیچ نقصی ندارد و در همه چیز کامل است. جامعه ما و خانم های ما نیاز دارند به اینکه با شخصیت هایی اینچنین با عظمت که دنیا از عظمت آنها حیران است و از دامان وحی هستند، سنخیّت پیدا کنند امروز بهمان مناسبت روز پرستار نیز هست . چه خوب است انسان وقتی شغل انتخاب می کند و وارد یک شغلی می شود به قدسیت آن توجه کند. بعضی کارها قدسیت دارند و شغل پرستاری دارای قدسیت است. من تبریک عرض می کنم به کسانی که در این صنف هستند ، اگر خانمی با اخلاص وارد این شغل بشود و از یک بیمار پرستاری کند تمام ذرات عالم در حال تعظیم به او هستند. روایت ها در این مورد را هرکس بخواند متوجه می شود که بنده عرضم چیست.این تازه جنبه ی دنیوی آن شغل است و در آخرت فقط خداوند متعال می داند که چگونه از ایشان پذیرایی خواهد کرد.
اگر بخواهیم برای یک کار و برای یک شخص ارزش قائل بشویم و بگوییم ارزش آن چقدر است، باید در آن ارزش گذاری به این قدسیت ها توجه کنیم و این قدسیت ها را زیرپا نگذاریم.از همه مهمتر در وهله اول خود بانوان پرستار حرمت این مقام را حفظ کنند و با امور دنیوی شان آسمانی و انسانی این مقام را ضایع نکنند.
مجلس خبرگان وظائف با عظمتی را در کشور ما بر عهده دارد یکی از وظایف خبرگان، انتخاب رهبری و دیگری رصد کردن اوصاف رهبری است که رهبریت هر لحظه حائز آن اوصاف باشد و همچنین رصد سیاست های کلان کشوری از وظایف مجلس خبرگان است. در این نشست اخیر مجلس خبرگان مسائل کلان کشوری به صورت دقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در بیانیه مجموعه ای از آن بیان گردید.در این نشست اخیر یک حساسیت خاص ازطرف خبرگان در مورد وضع اقتصادی طبقه پایین اقتصادی کشور مشهود بود و به دولت و رئیس دولت و وزیر اقتصاد که به عنوان مهمان ویژه دعوت بودند، بسیار تاکید شدکه مواظب باشند در اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها طبقه پایین و آسیب پذیر لگدمال نشوند و توان اقتصادی آنها ضربه نخورد و من هم دوباره این موضوع را اینجا تاکید می کنم و مصراً می خواهیم که دولت محترم که نیت خیر دارند ، با وسواس تمام مرحله ی دوم را اجرا نمایند و عزت آنهایی را که وضع شکننده دارند و باسختی تمام معیشتشان را تنظیم می کنند حفظ و شرایط و موقعیت آنها را درک نمایند.
من از مسئولان می خواهم که حداقل یک ماه با در آمد ماهیانه ی یک کارگر زندگی خودشان را اداره نمایند با حقوق قانونی که برای دستمزد ماهیانه ی یک کارگر تعیین شده است زندگی کنند تا ببینند که کسانی که زیر خط فقر زندگی کنند چطور گذران زندگی می کنند. در اسلام مستحب است که والی سطح زندگی خودش را با طبقه محروم جامعه تنظیم کند، خانه، ماشین و … چرا؟ برای اینکه فقر به فقیر فشار نیاورد.به تعبیر امیرالمومنین(علیه السلامکیلا یتبیّع بالفقیرفقره. (خطبه۲۰۹)
از اهالی هم می خواهم با توجه به پیش رو بودن عید و با توجه به اینکه ما اهل یک خانواده هستیم و در یک خانواده زندگی می کنیم، هوای یکدیگر را داشته باشند، مبادا یک نفر متنعم باشد و یکی نظاره گر ، یکی بخورد و دیگری تماشا کند. تمام شرف و شخصیت یک مرد آن است که وقتی در مقابل او سفره گسترده می شود آنقدر شعور و احساسش آسمانی و مقدس باشد که تمام به فکر کسانی باشد که سفره اشان خالی است و یک عذاب وجدان اساسی در آنحال احساس کند.آیا زیبایی از این بالاتر می شود؟!
امام صادق(علیه السلام) از قول پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) نقل فرموده اند که” ارض القیامه نار ما خلا ظل المومن فان صدقته تظله “

( وسائل، ج‏۶، ص‏۲۵۸) در قیامت زمین از خاک نیست بلکه در قیامت زیر پا تماماً از آتش است” ما خلا ظل المومن فان صدقة تظله” مگر زیرپای مومن که آتش نیست چون آن صدقه هایی که داده و با آن آتش دل بیچارگان را خاموش کرده است. همان صدقه ها در آن دنیا هم آتش را خاموش می کند.گاهی به خاطر بی پولی یک طلاق ممکنه اتفاق بیافتد ولی کار شما مانع آن شده و آتش طلاق و بی خانمانی فرزندان خاموش شده است و…
وقتی بنی اسد پیکر مطهر امام حسین(علیه السلام) را برای غسل آوردند از امام سجاد (علیه السلام) پرسیدند که آقاجان در پیکر پدرتان علاوه بر زخم های تازه ، زخم های کهنه ای هم وجود دارد، آن زخم های کهنه چیست؟ این ها اثر زخم شمشیر نیست، حضرت فرمودند: این اثر آن باری است که شب ها بر دوش می کشید و برای نیازمندان می برد، این زخم های آن بار هاست.ببینید که چقدر باید بر دوش بار بکشید تا دوش زخم شود. ما چقدر باید شباهت به آنها داشته باشیم. خداوند متعال ان شاالله ما را در این باب موفق بنماید.
عزیزان موضوع اکراین از یک حقیقت تلخ و بزرگ پرده برداشت و آن این است که الآن غرب و امریکا بر علیه روسیه هجمه تبلیغاتی آورده و غوغا به پا کرده اند و می گویند روسیه که به کِریمه وارد شده است ، با این کار حقوق بشر را ضایع کرده و حاکمیت ملی را نقض و آزادی را از بین برده ودموکراسی را در آنجا پایمال کرده و به یک کشور و مملکت مستقل اهانت و به یک ملت آزادی خواه جسارت کرده است. عجب روزگار تماشایی است، اگر شما امریکایی ها به این مفاهیم حساس هستید چرا در برابر اسرائیل اینگونه فریادتان بلند نمی شود؟چرا در بحرین این حرف ها رابیان نمی کنید که با گلوله ی تانک می خواهند حکومت کنند و آزادی به وجود آورند، چرا در خصوص جنایات ۷۰ ساله اسرائیل خاموش مانده اید؟ در میانمار که مسلمانان قتل عام می شوند چرا کاری نمی کنید؟ در افریقای مرکزی در حق مسلمانان نسل کشی می شود پس چرا در مورد آنها سکوت کرده اید؟ در مورد همه ی اینها ساکت شده اید، تایید کرده ایدو حمایت کرده اید، پس معلوم می شود شما نگران این مفاهیم مقدس نیستید بلکه نگران منافع و مصالح نامشروع خودتان هستید.بر ما لازم است که به مملکت های اطراف خودمان نگاه کنیم، آنهایی که با امریکا دستهایشان در یک کاسه است. به بحرین نگاه کنید، جالب است که عربستان اصلاً قانون اساسی و رفراندوم ندارد و زندانها مملوّ از معترضین است امّا انگلستان اخیراً اعلام کرد که دموکراسی در عربستان در سطح بسیار بالایی قرار دارد، آیا اینها گریه آور نیست؟!
آیا با سیاست یک بام و دو هوا و با حق ویژه می شود دنیا را اداره کرد؟
در بحرین، سربازان سعودی را که از وهابی های کثیف هستند و کشتار شیعیان را مساوی می دانند با وارد شدن به بهشت! در زندان به گونه ای شیعیان را شکنجه می کنند و عذاب می دهند که به زبان آوردنی نیست و این را عبادت می دانند. ببینید چقدر انسانهای آزادی خواه را در بحرین به زندان انداخته اند ،آنجا نه از سازمان ملل خبری هست ، نه از شورای حقوق بشر، نه از عفو بین الملل ،نه از غرب ، نه از امریکا ونه از…
خیلی راحت شهروندی آنها را لغو می کنند و از کشور بیرون می اندازند. تمام این اتفاقات در برابر چشم ما اتفاق می افتد و چقدر زندان های بلند مدت برای افراد تعیین کرده اند.
در اطراف ما کشورهایی وجود دارند که فقط به خاطر بیان یک حرف ساده که مثلا چرا در مورد حجاب کسی حرفی زده است ،۱۳۰ اسلامگرا را زندانی کرده اند این مقدار تحمل و مدارا را ندارند که یک نقد ساده را بشنوند؛در لانه مور شبنمی طوفان است- می گویند وقتی یک قطره در لانه ی مورچه ها که می افتد فریاد میزنند که سیل آمده است- بحرین برای ۱۴ نفر ازمخالفان حکومت ۲۰۰سال زندان تعیین کرده است، آیا این نقض حقوق بشر نیست. احمد شهید فقط برای ایران و امثال ایران که با امریکا همراه نیست درست شده است؟ به زندانی های قطیف نگاه کنید.
کسانی که اسلامگرا ها را به زندان انداخته اند من برای آنها یک سخن از موسی بن جعفر(علیه السلام ) می خوانم. ای کاش، ای کاش و باز هم ای کاش آن کسانی که این انسان های بزرگ را به زندان انداخته اند آنها این کلام موسی بن جعفر(علیه السلام) را بشنوند. حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از زندان به هارون الرشید پیام فرستاد و خطاب کرد” إنّه لن ینقضی عنّی یوم من البلاء حتّی ینقضی عنک یوم من الرخاء ” (تهذیب الکمال: ۵۰/۲۹، البدایة و النهایة: ۱۸۳/۱۰، سیر أعلام النبلاء: ۲۷۳/۶)امام فرمود: هارون! این را بدان که یک روز از روزهای بلای من کم نمی شود مگر اینکه یک روز از روزهای لذت تو کم می شود ،آخرش به کجا می رسد؟ حتّی تنقضی جمیعاً إلی یوم لیس له انقضاء و هناک یخسر المبطلون ” تا من و تو هر دویمان به یک روز میرسیم که آن روز دیگر تمامی ندارد. کسانی که دستور زندان می دهند باید از وحشت این سخن دق کنند،باید دق کنند از وحشت آن روزی که «یخسرفیه المبطلون» در آن روز اهل باطل بدجوری بازنده هستند و اثرات سهمگین بازنده شدن را خواهند دید.
اما برای آن افرادی که در زندان هستند هم یک شعر عربی بخوانم که فوق العاده است:
ان الکواکب فی محل علوها لتری صغارا و هی غیر صغار
اگر به ستاره در آسمان نگاه کنید ستاره را ریز می بینید اما ستاره درجایگاه خودش ریز نیست بلکه جثه و هیکل با عظمتی دارد. کسانی که بزرگان را به زندان انداخته اند این ستاره ها را ریز می بینند در حالی که آنها ریز نیستند.آنها هستند که این ستاره را ریز و کوچک می شمارند اما دست آنها هیچ وقت به ستاره نمی رسدومجد این ستاره ها دست نخوردنی خواهد ماند.
پنجشنبه هفته آینده که مصادف با فرمان حضرت امام خمینیره مبنی بر تشکیل بنیاد شهید می باشد، روز شهید و شهادت است با دو روایت به مقام شامخ شهدا و خانواده های معظم شهدا عرض ادب می کنم.
روایت از امیر المومنین علی (علیه السلام) است که حضرت می فرمایند: خداوند متعال شهدا را با یک جلال ، نورانیت و روشنایی به محشر می آورد که اگر انبیاء از مقابل آنها گذر کنند و انبیاء سوار بر مرکب باشند از هیبت و نورانیت آنها انبیاء از مرکب پیاده می شوند،یعنی مقام نبوت در برابر مقام شهادت خاضع است.
دومین روایت از پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) است که می فرماید: یک قطره از خون شهید در محضر خداوندمتعال از تمام قطره ها محبوبتر است، پیامبر(ص) می فرماید” ما من قطره احبّ الی الله عزّوجلّ من قطره دمٍ فی سبیل الله”( وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۸) آیا این روایت در صدد مقایسه قطره خون شهید با قطره آب،قطره روغن،قطره رنگ و…می باشد اگر اینطور باشد روایت به جای مدح اهانت بزرگ به مقام شهداء است. عزیزان من این عالم با تمام فضائلش در برابر فضل و عظمت خداوند یک قطره است، ببینید که خون شهید چه کرده است و ببینید مقام شهید چه مقامی است که خداوند متعال می فرماید به قطره ی خون شهید بیشتر مشتری هستم تا به این عالمی که در برابر چشم خداوند یک قطره است.
خداوند خلعت شهادت را به احترام حضرت سیدالشهداء از کسانی که خواهان آن خلعت هستند دریغ ننماید.

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین


خودم و همه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.خداوند متعال تقوا را با اثر بزرگی که دارد یاد می کند و فرموده است« الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ »(اعراف-آیه۱۲۸) اگر در کاری تقوا رعایت بشود آن کار عاقبت خوبی خواهد داشت. خداوند متعال این عالَم را به گونه ای خلق کرده است که ذره ای از کار خیر از بین نمی رود. اگر از دست کسی که زمین خورده و گرفتار است بگیرید، هدر نمی رود. اگر به حرام دسترسی دارید ولی آن را رها کنید هیچ وقت این کار به هدر نمی رود. اگر در جایی برای شما مقدور بوده که خیانت بکنید ولی این کار را انجام نداده اید این کار هدر نمی رود. اگر چشمانتان را از نگاه حرام به ناموس دیگران حفظ کرده اید، این کار به هدر نخواهد رفت. اگر حرمت پدرو مادر و بزرگترها را حفظ کرده اید این حرمت نگه داشتن به هدر نخواهد رفت. اگر دختر خانمی پوشیدگی و حجاب را حفظ کرده اینگونه نیست که حجاب به ضرر او تمام شود. خداوند متعال سخن با عظمتی بیان فرموده و خبر بزرگی را اعلام داشته است که: الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ؛ این حفظ حجاب هدر نخواهد شد. همانطور که در قرآن هم در همین مورد مثال آمده است. خداوند در قرآن، اول یک قاعده ی کلی را از زبان حضرت لقمان بیان می فرماید« یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ »(لقمان-آیه۱۶) ای پسرک من ، اگر عمل به قدر یک دانه خردل در درون صخره ای یا در، آسمانها یا در زمین باشد ، خدا به حسابش می آورد ، که او ریزبین و آگاه است،ذره ای خاک در این میکده ضایع نشود.
خداوند مثال می زند که؛ حضرت موسی(علیه السلام ) عفتش را در آن زمانی که دختران شعیب می خواستند از چاه آب بکشند حفظ نمود و وقتی آنها به موسی گفتند که پدرمان تو را می خواهد، به دنبال خانم ها راه نیافتاد بلکه خودش جلوتر راه افتاد و به آنها گفت که از پشت سر من بیایید و به من بگویید که به کدام سمت باید بروم. موسی(علیه السلام ) که اینگونه عفتش را حفظ نمود خداوند متعال خود برای موسی شریک زندگی انتخاب کرد، دختر حضرت شعیب را که خود پیامبر الهی بود،انتخاب کرد و ده سال شعیب(علیه السلام ) را معلم موسی قرار داد، عنایتی از این بزرگتر می شود که استاد انسان یک پیامبر باشد و آنهم به مدت ده سال. حضرت موسی (علیه السلام ) با حفظ عفت هم دنیایش را گرفت و هم آخرتش را حفظ کرد. دختر شعیب هم چون در حال راه رفتن همانطور که خدا در قرآن می فرماید: « تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء »(القصص-آیه۲۵) دختر با حیایی بود و با حیا راه می رفت،موسی رابرای او انتخاب کرد. ای دختر خانم هایی که می خواهید اساس یک زندگی مشترک سالم را بنا نهید،خداوند و تمام ذرات این عالم مشتری حیای شما هستند، بی حیا نباشیدو بی حیا به خیابان نیایید. آیا نمی خواهید که چشمان خداوند مشتری شما باشد؟! آیا اینکه چشمان مردم مشتری شما باشند بهتر است یا چشمان خداوند؟ خداوند به دختر شعیب با نگاه مشتری نگریست، چون« تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء ». خداوند به خاطر حیای آن دختر که در مقابل پسر نامحرم حفظ حیا کرد برای او یک شریک زندگی انتخاب کرد که پیامبر اولوالعزم است، حضرت موسی (علیه السلام ) را انتخاب کرد. خداوند متعال به حضرت موسی(علیه السلام ) به خاطر حیا و عفتش دو خدمت بزرگ کرده است؛ اولا دختر حضرت شعیب را برای حضرت موسی انتخاب کرد،ثانیا نسبت به تربیت نسل حضرت موسی(علیه السلام ) عنایتی ویژه کرد چون ایامِ اولاد غالبا در خانواده مادر سپری می شود. این نتیجه ی حفظ عفت است. مثال دیگر حضرت یوسف(علیه السلام ) است، خداوندمتعال یوسف را در اثر حفظ عفت و امانت به آن مقام رساند خداوند در آخر سوره یوسف می فرماید: هدف از بیان این قصه ها آن است که شما بدانید:« فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَالْمُحْسِنِینَ »(یوسف-آیه۹۰) آن کسی که کار نیکو انجام دهد خداوند احسان انسان محسن را هیچ وقت ضایع نمی کند بلکه آن را نگه می دارد و می پروراند. اینکه چشم را از نگاه حرام نگه داشتید، خداوند این را نگه می دارد، می پروراند و به انسان باز می گرداند.
شرافت بزرگ انسان این است که در این دنیا به مقام محاذات با حق تعالی برسد. محاذات یعنی انسان رو در رو با خداوند قرار گیرد و به مقام تکلم برسد و قدرت تکلم با خداوند را بیابد و ذائقه ی تکلم با خداوند و ذائقه ی لذت بردن از قرار گرفتن در برابر خداوند متعال را داشته باشد، نه اینکه دو ساعت در برابر آئینه آرایش نماید تا خودش را در نگاه دیگران جستجو کند، بلکه به مقامی برسد که بالاترین لذت او این باشد که به عبادت در برابر خداوند بایستد و در مقام تکلم قرار بگیرد، به این حالت مقام ذکر گفته می شود. خداوند متعال که می فرماید یک قرآن نازل کرده ام«فِیهِ ذِکْرُکُمْ »(انبیاء-آیه۱۰) ذکر شما در آن است، یعنی رو در رو ایستاده ام برای صحبت کردن با شما، چه تعبیر زیبایی است! خداوند متعال نماز را هم قرار داده است تا انسان به مقام ذکر برسد« وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه۱۴). پیامبر(ص) می فرماید” «اِعْلَمُوا اَنَّ خَیْرَ اَعْمالِکُمْ عِنْدَ مَلیکِکُمْ وَ اَزْکاها وَ اَرْفَعَها فی دَرَجاتِکُمْ وَ خَیرَما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمعسُ، ذِکْرُاللهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی فَاِنّهُ اَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقال اَنا جَلیسُ مِنْ ذَکَرَنی.» “( عده الداعی، احمد بن فهد، ص ۲۳۸) بدانید که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزه ترین آنها و آنچه از همه بیشتر درجات شما را بالا می برد و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده، ذکر خدای سبحان است؛ زیرا خدای تعالی از خودش خبر داده، فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. خداوند که مکان ندارد، این که می فرماید در یک جا خواهم بود و با او مجالسم معنایش چیست؟ اینها همه بیشتر دیدنی است تا اینکه خواندنی و شنیدنی باشد ، حضرت در ادامه این آیه را خواندند « فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ »(بقره-آیه۱۵۲) مرا یاد کنید تا من هم شما را یاد کنم. اگر انسان مرا یاد کند در مرحله اول ذکر عبد است ولی دومی، ذکر خداوند متعال می باشد.یکبار انسان خدا را یاد می کند ولی یک دفعه هم خداوند انسان را یاد می کند.
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ماست کز ما خدا برگشته است
اگر خداوند کسی را فراموش کند،هر کاری بکند به جایی نمی رسد، البته خداوند چیزی را فراموش نمی کند اما حکم فراموشی را بر او جاری می نماید،و بالعکس اگر بنده یاد خدا کند ،خداوند نیز یاد او می کند و بنده از مقام ذکری به مقام ذکرک می رسد،همچنانکه در دعا آمده: للّهُمَ انقُلنی مِن ذِکری اِلی ذِکرِکَ وَ لا تَترُک بَینی وَ بَینَ مَلَکُوتِ عِزِّکَ باباً اِلّا فَتَحتَه وَ لا حِجاباً مِن حُجُبِ الغَفلَةِ الا هَتَکتَه حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک. روایتی از پیامبر(صلی الله علیه واله) آمده است که” أحب الأعمال إلى اللـه أن تموت و لسانک رطب من ذکر اللـه” حضرت می فرماید در نگاه خداوند متعال عمل بسیار مطلوب و مورد پذیرش آن است که بمیری ولی در حال مرگ لب هایت از ذکر خداوند مرطوب باشد. یعنی با ذکر خداوند متعال عمر انسان پایان یابد.انسانی که فکرش به کسب ربا مثلا مشغول بوده است ممکن نیست در حال احتضار لااله الاالله بگوید و کسی که آنقدر به موسیقی گوش کرده که نفسش با آن انس پیدا کرده است دیگر زبان او لا اله الا الله نمی تواند بگوید. در روایت دیگری می فرماید، اهل بهشت حسرتی نمی کشند مگر نسبت به آن لحظه ای که در دنیا بر آنها گذشته ولی آنها در آن زمان در حال ذکر نبوده اند.
ما در این عالم مأموریت داریم و ما را در این عالم به حال خود رها نکرده اند و از ما خواسته اند که به یک مقصدی برسیم ودرباره ی این مقصد از ما سوال خواهند کرد. ما مأمور هستیم که این محاذات را کسب کنیم. این رو در رو مقابل خداوند ایستادن و با خداوند متعال در مقام تکلم قرار گرفتن را از ما خواسته اند.
در حال احتضار و هنگامی که جان از بدن خارج شد اولین کاری که با انسان می کنند این است که روح انسان را می برند و در مقابل خداوند متعال قرار می دهند، محاذات بزرگ آن زمان درست می شود، اما اینکه آن محاذات چطور خواهد بود به این دنیا بستگی دارد. به ما می گویند نگذارید این محاذات از دستتان برود« وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ »(کهف-آیه۲۴) اگر در جایی بودید که آنجا شما را غافل کرد ،فوراً زبانتان را به ذکر خداوندمتعال مرطوب کنید. و ما اینجا مأموریم از کسانی که این ارتباطشان را قطع کرده اند و در محضر خداوند زندگی نمی کنند و لحظه های زندگی ایشان معمور و آباد به ذکر خداوند نیست اعراض نماییم و روی برگردانیم و از آنها اطاعت نکنیم.« فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا »(نجم-آیه۲۹) پیامبر، اعراض کن از کسی که این ارتباط زیبا با خداوند را قطع کرده است.« وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا »(کهف-آیه۲۸) از کسی که قلبش را از یاد خودمان غافل ساخته ایم و از هوای خویش پیروی کرده و کارش زیاده روی است اطاعت مکن.
وقتی که این ارتباط را از دست داد حرفهایش دیگر حرف نیست که به آن گوش دهی و کارش کار نیست که از او اطاعت کنی و دستورش دستور نیست که از او پیروی کنی.یک بحث مهمی اینجا هست که جای بسط آن اینجا نیست و آن اینکه سهم انسان از زندگی دنیا و رزق آسمانی او باین ارتباط بستگی دارد ،هر گونه که این ارتباط را برای خود تعریف کنید بهمان پایه از این دنیا سهم خواهید برد.
عزیزان من خداوند متعال برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این محاذات و در برابر خداوند قرار گرفتن و وارد شدن به مقام تکلم با خداوند متعال ( « وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا »(نساء-آیه۱۶۴) که قرآن کریم نقل می کند که حضرت موسی به این مقام تکلم رسیده بود) حدی مقرر نکرده است. علامه ی طباطبایی اصلا صحبتی نمی کردند تا اینکه کسی ایشان را به حرف آورد، در حالت احتضار چشم به یک نقطه دوخته بودند و شخصی از ایشان می پرسد آقا در چه حالی هستید؟ ایشان پاسخ می دهند در مقام تکلم،می پرسند با چه کسی ؟ می فرماید با حق تعالی. خداوند برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این ارتباط نه و این عدم تمدید امری تکوینی است. مگر می شود برای آن حدی تعیین کرد اگر انسان به آن مقام برسد دیگر نمی تواند از آن خارج شود.جاذبه آن انسان را بر می دارد و می برد و دیگر نمی تواند برگردد.« الهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک، فرام منک بدلا »و « و من ذا الذی انس بقربک، فابتغی عنک حولا »(مناجات المحبین) هردو آمده است،«فراک منک حولا» یعنی بازگشتی در آن نیست، فابتغی عنک حولا ،یعنی اگر به دنبال جایگزینی برای آن بگردد، هیچ شیرینی نمی تواند به جای آن بنشیند. به همین خاطر است که خداوند متعال در قرآن فقط برای آن ارتباط حدی تعیین نکرده است و فرموده است«واذکروا الله ذکراًکثیرا» ذکر بگو و در مقام ذکر باش اما ذکراً کثیرا. این حکم تکوینی است و تشریعی نیست، یعنی تکوین اینگونه است و رها کردنی نیست، خداوند از حضرت موسی پرسید: آن چیزی که در دست توست چیست؟ اشاره به عصایی بود که در دست موسی بود، اما موسی دیگر صحبت را رها نکرد، قابل رها کردن نبود، باید می گفت در دستم عصاست ولی شروع کرد که« قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَی غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَی »(طه-آیه۱۸) و کلام را ادامه داد، چقدر مقام خوبی است! حضرت امام سجاد(علیه السلام) به خداوند عرض می کند” وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّهٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ “(مناجات الذاکرین) اى خدا از تو آمرزش مى‏طلبم از هر لذت و خوشى به غیر یاد تو ، ” یَا أَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یَا سُؤْلِی وَ مُنْیَتِی “(مناجات التائبین)”یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی “(مناجات المریدین)ای که دنیا و آخرتم تویی و بهشت و نعیمم هم توهستی.
خداوند حدی تعیین نمی کند و می فرماید هر چقدر که می توانید وارد این مقام که مقام محاذات وتکلم با حق است وارد شوید، خداوند این را به چه چیزی تشبیه کند، از ضیق عبارت اینگونه تشبیه کرده است« فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا » (بقره آیه۲۰۰)پدر و مادرتان را چطور ذکر می کنید آنطور مرا ذکر بکنید، بعد خداوند می فرماید: نه نشد، در ادامه اش می فرماید«او اشد ذکرا» از آن هم بالاتر.


خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوا دعوت می کنم. تقوا توشه است ؛ یک توشه عملی برای آخرت انسان. خداوند متعال نام هایی را در قرآن برای آخرت ذکر فرموده اند، چه خوب است که انسان آن ها را جمع کند و در موردشان فکر، تأمل و تدبر نماید.
یکی از آن نام ها روز حسرت است. خداوند متعال در قرآن از حسرت و ندامت صحبت کرده است، خداوند متعال به گونه ای از ندامت صحبت کرده که اگر انسان آیه ها را یک جا جمع نماید و عنایت خود خداوند متعال نباشد انسان در این عالم با آن آیه ها هلاک می شود.پیامبر ها و امامان ما همگی در آخر عمر مبارکشان به گریه پناه برده اند، حضرت امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: یک بار وارد محضر پدرم نشدم “الاوجدته باکیا”، حضرت امیر(علیه السلام) با آن عبادت ، دیدم دائماً گریه می کند. خداوندمتعال در قرآن می فرماید « وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ »(یونس-آیه۵۴) آن کسی که در این دنیا ظلم می کند، مال ورثه را به ناحق تصاحب می کند ، به بیت المال نقب پنهانی می زند ، رشوه خواری می کند، دکتر است به مریض و به دولت خیانت می کند، کسی دچار بیماری شده و خودش را تسلیم پزشک کرده است چون چیزی از پزشکی نمی داند و دکتر هرچه بگوید باور می کند، روز گرفتاری اوست و در روز گرفتاری پیش دکتر آمده است، ای کسانی که انسان ها در روز گرفتاری پیش شما می آیند و شما به آنها خیانت می کنید، خداوند متعال می فرماید یک روز می شود که در آن روز آرزو خواهید کرد که ای کاش در روی زمین هرچه وجود دارد برای شما باشد و شما همه ی آن را فدیه دهید در عوض خداوند شما را از عذاب نجات دهد .« وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ » و چون عذاب را ببینند در دل پشیمانی کنند ولی مگر می توانند پنهان کنند، « وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ » خداوند متعال با قسط بین آنها حکم می کند اما به کسی ظلم نمی شود و هرچه در آنجا می بینند نتیجه ی اعمال خودشان است. این آیه هایی که به ندامت آخرت مربوط است ما باید این ها را بیشتر به خودمان و به دیگران بخوانیم

« وَ یَوْمَ یَعَض الظالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً»(فرقان-آیه۲۷)،« یَوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً»(فرقان-آیه۲۸) یک روزی می رسد که ظالم دستش را گاز می گیرد،ببینید در چه حالی قرار دارد که دستش را گاز می گیرد.ببینید چقدر اینکار درد دارد ولی همه ی دردها را فراموش می کنند، ملاحظه نمایید که درد قیامت چگونه است که درد گاز گرفتن دست را فراموش می کنند. در دنیا هرچه عذاب را زیاد کنند باز هم درد گاز گرفتن دست احساس می شود و فراموش نمی شود، در قیامت چگونه است که فراموش می شود؟! دستشان را گاز می گیرند و می گویند یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً ای کاش شباهتی به پیامبر داشتیم،باید چهل سال زندگی بکنید و یکبار خیانت نکنید تا لقب امین به شما بدهند آنگاه به پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) شباهت پبدا می کنید. َوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً ای کاش فلان کس را برای خودم دوست قرار نمی دادم، دوستی با او درهایی را به روی من گشود که انتهای آن درها شد جهنم.در هفته های آتی آیات دیگری از آیات ندامت را قرائت خواهیم کرد.
امروز سالروز ولادت عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) است. زینب (سلام الله علیها) قدرت روحی حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است و یک الگوی ابدی وجاودانه است. تماشا کنید و ببینید که حضرت زینب(سلام الله علیها)در عرصه های فصاحت ، بیان، حیا، مدیریت، شجاعت، عرفان ، معرفت و ولایت مداری چه غوغایی کرده است، هیچ نقصی ندارد و در همه چیز کامل است. جامعه ما و خانم های ما نیاز دارند به اینکه با شخصیت هایی اینچنین با عظمت که دنیا از عظمت آنها حیران است و از دامان وحی هستند، سنخیّت پیدا کنند امروز بهمان مناسبت روز پرستار نیز هست . چه خوب است انسان وقتی شغل انتخاب می کند و وارد یک شغلی می شود به قدسیت آن توجه کند. بعضی کارها قدسیت دارند و شغل پرستاری دارای قدسیت است. من تبریک عرض می کنم به کسانی که در این صنف هستند ، اگر خانمی با اخلاص وارد این شغل بشود و از یک بیمار پرستاری کند تمام ذرات عالم در حال تعظیم به او هستند. روایت ها در این مورد را هرکس بخواند متوجه می شود که بنده عرضم چیست.این تازه جنبه ی دنیوی آن شغل است و در آخرت فقط خداوند متعال می داند که چگونه از ایشان پذیرایی خواهد کرد.
اگر بخواهیم برای یک کار و برای یک شخص ارزش قائل بشویم و بگوییم ارزش آن چقدر است، باید در آن ارزش گذاری به این قدسیت ها توجه کنیم و این قدسیت ها را زیرپا نگذاریم.از همه مهمتر در وهله اول خود بانوان پرستار حرمت این مقام را حفظ کنند و با امور دنیوی شان آسمانی و انسانی این مقام را ضایع نکنند.
مجلس خبرگان وظائف با عظمتی را در کشور ما بر عهده دارد یکی از وظایف خبرگان، انتخاب رهبری و دیگری رصد کردن اوصاف رهبری است که رهبریت هر لحظه حائز آن اوصاف باشد و همچنین رصد سیاست های کلان کشوری از وظایف مجلس خبرگان است. در این نشست اخیر مجلس خبرگان مسائل کلان کشوری به صورت دقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در بیانیه مجموعه ای از آن بیان گردید.در این نشست اخیر یک حساسیت خاص ازطرف خبرگان در مورد وضع اقتصادی طبقه پایین اقتصادی کشور مشهود بود و به دولت و رئیس دولت و وزیر اقتصاد که به عنوان مهمان ویژه دعوت بودند، بسیار تاکید شدکه مواظب باشند در اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها طبقه پایین و آسیب پذیر لگدمال نشوند و توان اقتصادی آنها ضربه نخورد و من هم دوباره این موضوع را اینجا تاکید می کنم و مصراً می خواهیم که دولت محترم که نیت خیر دارند ، با وسواس تمام مرحله ی دوم را اجرا نمایند و عزت آنهایی را که وضع شکننده دارند و باسختی تمام معیشتشان را تنظیم می کنند حفظ و شرایط و موقعیت آنها را درک نمایند.
من از مسئولان می خواهم که حداقل یک ماه با در آمد ماهیانه ی یک کارگر زندگی خودشان را اداره نمایند با حقوق قانونی که برای دستمزد ماهیانه ی یک کارگر تعیین شده است زندگی کنند تا ببینند که کسانی که زیر خط فقر زندگی کنند چطور گذران زندگی می کنند. در اسلام مستحب است که والی سطح زندگی خودش را با طبقه محروم جامعه تنظیم کند، خانه، ماشین و … چرا؟ برای اینکه فقر به فقیر فشار نیاورد.به تعبیر امیرالمومنین(علیه السلامکیلا یتبیّع بالفقیرفقره. (خطبه۲۰۹)
از اهالی هم می خواهم با توجه به پیش رو بودن عید و با توجه به اینکه ما اهل یک خانواده هستیم و در یک خانواده زندگی می کنیم، هوای یکدیگر را داشته باشند، مبادا یک نفر متنعم باشد و یکی نظاره گر ، یکی بخورد و دیگری تماشا کند. تمام شرف و شخصیت یک مرد آن است که وقتی در مقابل او سفره گسترده می شود آنقدر شعور و احساسش آسمانی و مقدس باشد که تمام به فکر کسانی باشد که سفره اشان خالی است و یک عذاب وجدان اساسی در آنحال احساس کند.آیا زیبایی از این بالاتر می شود؟!
امام صادق(علیه السلام) از قول پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) نقل فرموده اند که” ارض القیامه نار ما خلا ظل المومن فان صدقته تظله “

( وسائل، ج‏۶، ص‏۲۵۸) در قیامت زمین از خاک نیست بلکه در قیامت زیر پا تماماً از آتش است” ما خلا ظل المومن فان صدقة تظله” مگر زیرپای مومن که آتش نیست چون آن صدقه هایی که داده و با آن آتش دل بیچارگان را خاموش کرده است. همان صدقه ها در آن دنیا هم آتش را خاموش می کند.گاهی به خاطر بی پولی یک طلاق ممکنه اتفاق بیافتد ولی کار شما مانع آن شده و آتش طلاق و بی خانمانی فرزندان خاموش شده است و…
وقتی بنی اسد پیکر مطهر امام حسین(علیه السلام) را برای غسل آوردند از امام سجاد (علیه السلام) پرسیدند که آقاجان در پیکر پدرتان علاوه بر زخم های تازه ، زخم های کهنه ای هم وجود دارد، آن زخم های کهنه چیست؟ این ها اثر زخم شمشیر نیست، حضرت فرمودند: این اثر آن باری است که شب ها بر دوش می کشید و برای نیازمندان می برد، این زخم های آن بار هاست.ببینید که چقدر باید بر دوش بار بکشید تا دوش زخم شود. ما چقدر باید شباهت به آنها داشته باشیم. خداوند متعال ان شاالله ما را در این باب موفق بنماید.
عزیزان موضوع اکراین از یک حقیقت تلخ و بزرگ پرده برداشت و آن این است که الآن غرب و امریکا بر علیه روسیه هجمه تبلیغاتی آورده و غوغا به پا کرده اند و می گویند روسیه که به کِریمه وارد شده است ، با این کار حقوق بشر را ضایع کرده و حاکمیت ملی را نقض و آزادی را از بین برده ودموکراسی را در آنجا پایمال کرده و به یک کشور و مملکت مستقل اهانت و به یک ملت آزادی خواه جسارت کرده است. عجب روزگار تماشایی است، اگر شما امریکایی ها به این مفاهیم حساس هستید چرا در برابر اسرائیل اینگونه فریادتان بلند نمی شود؟چرا در بحرین این حرف ها رابیان نمی کنید که با گلوله ی تانک می خواهند حکومت کنند و آزادی به وجود آورند، چرا در خصوص جنایات ۷۰ ساله اسرائیل خاموش مانده اید؟ در میانمار که مسلمانان قتل عام می شوند چرا کاری نمی کنید؟ در افریقای مرکزی در حق مسلمانان نسل کشی می شود پس چرا در مورد آنها سکوت کرده اید؟ در مورد همه ی اینها ساکت شده اید، تایید کرده ایدو حمایت کرده اید، پس معلوم می شود شما نگران این مفاهیم مقدس نیستید بلکه نگران منافع و مصالح نامشروع خودتان هستید.بر ما لازم است که به مملکت های اطراف خودمان نگاه کنیم، آنهایی که با امریکا دستهایشان در یک کاسه است. به بحرین نگاه کنید، جالب است که عربستان اصلاً قانون اساسی و رفراندوم ندارد و زندانها مملوّ از معترضین است امّا انگلستان اخیراً اعلام کرد که دموکراسی در عربستان در سطح بسیار بالایی قرار دارد، آیا اینها گریه آور نیست؟!
آیا با سیاست یک بام و دو هوا و با حق ویژه می شود دنیا را اداره کرد؟
در بحرین، سربازان سعودی را که از وهابی های کثیف هستند و کشتار شیعیان را مساوی می دانند با وارد شدن به بهشت! در زندان به گونه ای شیعیان را شکنجه می کنند و عذاب می دهند که به زبان آوردنی نیست و این را عبادت می دانند. ببینید چقدر انسانهای آزادی خواه را در بحرین به زندان انداخته اند ،آنجا نه از سازمان ملل خبری هست ، نه از شورای حقوق بشر، نه از عفو بین الملل ،نه از غرب ، نه از امریکا ونه از…
خیلی راحت شهروندی آنها را لغو می کنند و از کشور بیرون می اندازند. تمام این اتفاقات در برابر چشم ما اتفاق می افتد و چقدر زندان های بلند مدت برای افراد تعیین کرده اند.
در اطراف ما کشورهایی وجود دارند که فقط به خاطر بیان یک حرف ساده که مثلا چرا در مورد حجاب کسی حرفی زده است ،۱۳۰ اسلامگرا را زندانی کرده اند این مقدار تحمل و مدارا را ندارند که یک نقد ساده را بشنوند؛در لانه مور شبنمی طوفان است- می گویند وقتی یک قطره در لانه ی مورچه ها که می افتد فریاد میزنند که سیل آمده است- بحرین برای ۱۴ نفر ازمخالفان حکومت ۲۰۰سال زندان تعیین کرده است، آیا این نقض حقوق بشر نیست. احمد شهید فقط برای ایران و امثال ایران که با امریکا همراه نیست درست شده است؟ به زندانی های قطیف نگاه کنید.
کسانی که اسلامگرا ها را به زندان انداخته اند من برای آنها یک سخن از موسی بن جعفر(علیه السلام ) می خوانم. ای کاش، ای کاش و باز هم ای کاش آن کسانی که این انسان های بزرگ را به زندان انداخته اند آنها این کلام موسی بن جعفر(علیه السلام) را بشنوند. حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از زندان به هارون الرشید پیام فرستاد و خطاب کرد” إنّه لن ینقضی عنّی یوم من البلاء حتّی ینقضی عنک یوم من الرخاء ” (تهذیب الکمال: ۵۰/۲۹، البدایة و النهایة: ۱۸۳/۱۰، سیر أعلام النبلاء: ۲۷۳/۶)امام فرمود: هارون! این را بدان که یک روز از روزهای بلای من کم نمی شود مگر اینکه یک روز از روزهای لذت تو کم می شود ،آخرش به کجا می رسد؟ حتّی تنقضی جمیعاً إلی یوم لیس له انقضاء و هناک یخسر المبطلون ” تا من و تو هر دویمان به یک روز میرسیم که آن روز دیگر تمامی ندارد. کسانی که دستور زندان می دهند باید از وحشت این سخن دق کنند،باید دق کنند از وحشت آن روزی که «یخسرفیه المبطلون» در آن روز اهل باطل بدجوری بازنده هستند و اثرات سهمگین بازنده شدن را خواهند دید.
اما برای آن افرادی که در زندان هستند هم یک شعر عربی بخوانم که فوق العاده است:
ان الکواکب فی محل علوها لتری صغارا و هی غیر صغار
اگر به ستاره در آسمان نگاه کنید ستاره را ریز می بینید اما ستاره درجایگاه خودش ریز نیست بلکه جثه و هیکل با عظمتی دارد. کسانی که بزرگان را به زندان انداخته اند این ستاره ها را ریز می بینند در حالی که آنها ریز نیستند.آنها هستند که این ستاره را ریز و کوچک می شمارند اما دست آنها هیچ وقت به ستاره نمی رسدومجد این ستاره ها دست نخوردنی خواهد ماند.
پنجشنبه هفته آینده که مصادف با فرمان حضرت امام خمینیره مبنی بر تشکیل بنیاد شهید می باشد، روز شهید و شهادت است با دو روایت به مقام شامخ شهدا و خانواده های معظم شهدا عرض ادب می کنم.
روایت از امیر المومنین علی (علیه السلام) است که حضرت می فرمایند: خداوند متعال شهدا را با یک جلال ، نورانیت و روشنایی به محشر می آورد که اگر انبیاء از مقابل آنها گذر کنند و انبیاء سوار بر مرکب باشند از هیبت و نورانیت آنها انبیاء از مرکب پیاده می شوند،یعنی مقام نبوت در برابر مقام شهادت خاضع است.
دومین روایت از پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) است که می فرماید: یک قطره از خون شهید در محضر خداوندمتعال از تمام قطره ها محبوبتر است، پیامبر(ص) می فرماید” ما من قطره احبّ الی الله عزّوجلّ من قطره دمٍ فی سبیل الله”( وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۸) آیا این روایت در صدد مقایسه قطره خون شهید با قطره آب،قطره روغن،قطره رنگ و…می باشد اگر اینطور باشد روایت به جای مدح اهانت بزرگ به مقام شهداء است. عزیزان من این عالم با تمام فضائلش در برابر فضل و عظمت خداوند یک قطره است، ببینید که خون شهید چه کرده است و ببینید مقام شهید چه مقامی است که خداوند متعال می فرماید به قطره ی خون شهید بیشتر مشتری هستم تا به این عالمی که در برابر چشم خداوند یک قطره است.
خداوند خلعت شهادت را به احترام حضرت سیدالشهداء از کسانی که خواهان آن خلعت هستند دریغ ننماید.

مدیر
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین


خودم و همه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.خداوند متعال تقوا را با اثر بزرگی که دارد یاد می کند و فرموده است« الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ »(اعراف-آیه۱۲۸) اگر در کاری تقوا رعایت بشود آن کار عاقبت خوبی خواهد داشت. خداوند متعال این عالَم را به گونه ای خلق کرده است که ذره ای از کار خیر از بین نمی رود. اگر از دست کسی که زمین خورده و گرفتار است بگیرید، هدر نمی رود. اگر به حرام دسترسی دارید ولی آن را رها کنید هیچ وقت این کار به هدر نمی رود. اگر در جایی برای شما مقدور بوده که خیانت بکنید ولی این کار را انجام نداده اید این کار هدر نمی رود. اگر چشمانتان را از نگاه حرام به ناموس دیگران حفظ کرده اید، این کار به هدر نخواهد رفت. اگر حرمت پدرو مادر و بزرگترها را حفظ کرده اید این حرمت نگه داشتن به هدر نخواهد رفت. اگر دختر خانمی پوشیدگی و حجاب را حفظ کرده اینگونه نیست که حجاب به ضرر او تمام شود. خداوند متعال سخن با عظمتی بیان فرموده و خبر بزرگی را اعلام داشته است که: الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ؛ این حفظ حجاب هدر نخواهد شد. همانطور که در قرآن هم در همین مورد مثال آمده است. خداوند در قرآن، اول یک قاعده ی کلی را از زبان حضرت لقمان بیان می فرماید« یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ »(لقمان-آیه۱۶) ای پسرک من ، اگر عمل به قدر یک دانه خردل در درون صخره ای یا در، آسمانها یا در زمین باشد ، خدا به حسابش می آورد ، که او ریزبین و آگاه است،ذره ای خاک در این میکده ضایع نشود.
خداوند مثال می زند که؛ حضرت موسی(علیه السلام ) عفتش را در آن زمانی که دختران شعیب می خواستند از چاه آب بکشند حفظ نمود و وقتی آنها به موسی گفتند که پدرمان تو را می خواهد، به دنبال خانم ها راه نیافتاد بلکه خودش جلوتر راه افتاد و به آنها گفت که از پشت سر من بیایید و به من بگویید که به کدام سمت باید بروم. موسی(علیه السلام ) که اینگونه عفتش را حفظ نمود خداوند متعال خود برای موسی شریک زندگی انتخاب کرد، دختر حضرت شعیب را که خود پیامبر الهی بود،انتخاب کرد و ده سال شعیب(علیه السلام ) را معلم موسی قرار داد، عنایتی از این بزرگتر می شود که استاد انسان یک پیامبر باشد و آنهم به مدت ده سال. حضرت موسی (علیه السلام ) با حفظ عفت هم دنیایش را گرفت و هم آخرتش را حفظ کرد. دختر شعیب هم چون در حال راه رفتن همانطور که خدا در قرآن می فرماید: « تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء »(القصص-آیه۲۵) دختر با حیایی بود و با حیا راه می رفت،موسی رابرای او انتخاب کرد. ای دختر خانم هایی که می خواهید اساس یک زندگی مشترک سالم را بنا نهید،خداوند و تمام ذرات این عالم مشتری حیای شما هستند، بی حیا نباشیدو بی حیا به خیابان نیایید. آیا نمی خواهید که چشمان خداوند مشتری شما باشد؟! آیا اینکه چشمان مردم مشتری شما باشند بهتر است یا چشمان خداوند؟ خداوند به دختر شعیب با نگاه مشتری نگریست، چون« تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء ». خداوند به خاطر حیای آن دختر که در مقابل پسر نامحرم حفظ حیا کرد برای او یک شریک زندگی انتخاب کرد که پیامبر اولوالعزم است، حضرت موسی (علیه السلام ) را انتخاب کرد. خداوند متعال به حضرت موسی(علیه السلام ) به خاطر حیا و عفتش دو خدمت بزرگ کرده است؛ اولا دختر حضرت شعیب را برای حضرت موسی انتخاب کرد،ثانیا نسبت به تربیت نسل حضرت موسی(علیه السلام ) عنایتی ویژه کرد چون ایامِ اولاد غالبا در خانواده مادر سپری می شود. این نتیجه ی حفظ عفت است. مثال دیگر حضرت یوسف(علیه السلام ) است، خداوندمتعال یوسف را در اثر حفظ عفت و امانت به آن مقام رساند خداوند در آخر سوره یوسف می فرماید: هدف از بیان این قصه ها آن است که شما بدانید:« فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَالْمُحْسِنِینَ »(یوسف-آیه۹۰) آن کسی که کار نیکو انجام دهد خداوند احسان انسان محسن را هیچ وقت ضایع نمی کند بلکه آن را نگه می دارد و می پروراند. اینکه چشم را از نگاه حرام نگه داشتید، خداوند این را نگه می دارد، می پروراند و به انسان باز می گرداند.
شرافت بزرگ انسان این است که در این دنیا به مقام محاذات با حق تعالی برسد. محاذات یعنی انسان رو در رو با خداوند قرار گیرد و به مقام تکلم برسد و قدرت تکلم با خداوند را بیابد و ذائقه ی تکلم با خداوند و ذائقه ی لذت بردن از قرار گرفتن در برابر خداوند متعال را داشته باشد، نه اینکه دو ساعت در برابر آئینه آرایش نماید تا خودش را در نگاه دیگران جستجو کند، بلکه به مقامی برسد که بالاترین لذت او این باشد که به عبادت در برابر خداوند بایستد و در مقام تکلم قرار بگیرد، به این حالت مقام ذکر گفته می شود. خداوند متعال که می فرماید یک قرآن نازل کرده ام«فِیهِ ذِکْرُکُمْ »(انبیاء-آیه۱۰) ذکر شما در آن است، یعنی رو در رو ایستاده ام برای صحبت کردن با شما، چه تعبیر زیبایی است! خداوند متعال نماز را هم قرار داده است تا انسان به مقام ذکر برسد« وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه۱۴). پیامبر(ص) می فرماید” «اِعْلَمُوا اَنَّ خَیْرَ اَعْمالِکُمْ عِنْدَ مَلیکِکُمْ وَ اَزْکاها وَ اَرْفَعَها فی دَرَجاتِکُمْ وَ خَیرَما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمعسُ، ذِکْرُاللهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی فَاِنّهُ اَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقال اَنا جَلیسُ مِنْ ذَکَرَنی.» “( عده الداعی، احمد بن فهد، ص ۲۳۸) بدانید که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزه ترین آنها و آنچه از همه بیشتر درجات شما را بالا می برد و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده، ذکر خدای سبحان است؛ زیرا خدای تعالی از خودش خبر داده، فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. خداوند که مکان ندارد، این که می فرماید در یک جا خواهم بود و با او مجالسم معنایش چیست؟ اینها همه بیشتر دیدنی است تا اینکه خواندنی و شنیدنی باشد ، حضرت در ادامه این آیه را خواندند « فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ »(بقره-آیه۱۵۲) مرا یاد کنید تا من هم شما را یاد کنم. اگر انسان مرا یاد کند در مرحله اول ذکر عبد است ولی دومی، ذکر خداوند متعال می باشد.یکبار انسان خدا را یاد می کند ولی یک دفعه هم خداوند انسان را یاد می کند.
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ماست کز ما خدا برگشته است
اگر خداوند کسی را فراموش کند،هر کاری بکند به جایی نمی رسد، البته خداوند چیزی را فراموش نمی کند اما حکم فراموشی را بر او جاری می نماید،و بالعکس اگر بنده یاد خدا کند ،خداوند نیز یاد او می کند و بنده از مقام ذکری به مقام ذکرک می رسد،همچنانکه در دعا آمده: للّهُمَ انقُلنی مِن ذِکری اِلی ذِکرِکَ وَ لا تَترُک بَینی وَ بَینَ مَلَکُوتِ عِزِّکَ باباً اِلّا فَتَحتَه وَ لا حِجاباً مِن حُجُبِ الغَفلَةِ الا هَتَکتَه حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک. روایتی از پیامبر(صلی الله علیه واله) آمده است که” أحب الأعمال إلى اللـه أن تموت و لسانک رطب من ذکر اللـه” حضرت می فرماید در نگاه خداوند متعال عمل بسیار مطلوب و مورد پذیرش آن است که بمیری ولی در حال مرگ لب هایت از ذکر خداوند مرطوب باشد. یعنی با ذکر خداوند متعال عمر انسان پایان یابد.انسانی که فکرش به کسب ربا مثلا مشغول بوده است ممکن نیست در حال احتضار لااله الاالله بگوید و کسی که آنقدر به موسیقی گوش کرده که نفسش با آن انس پیدا کرده است دیگر زبان او لا اله الا الله نمی تواند بگوید. در روایت دیگری می فرماید، اهل بهشت حسرتی نمی کشند مگر نسبت به آن لحظه ای که در دنیا بر آنها گذشته ولی آنها در آن زمان در حال ذکر نبوده اند.
ما در این عالم مأموریت داریم و ما را در این عالم به حال خود رها نکرده اند و از ما خواسته اند که به یک مقصدی برسیم ودرباره ی این مقصد از ما سوال خواهند کرد. ما مأمور هستیم که این محاذات را کسب کنیم. این رو در رو مقابل خداوند ایستادن و با خداوند متعال در مقام تکلم قرار گرفتن را از ما خواسته اند.
در حال احتضار و هنگامی که جان از بدن خارج شد اولین کاری که با انسان می کنند این است که روح انسان را می برند و در مقابل خداوند متعال قرار می دهند، محاذات بزرگ آن زمان درست می شود، اما اینکه آن محاذات چطور خواهد بود به این دنیا بستگی دارد. به ما می گویند نگذارید این محاذات از دستتان برود« وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ »(کهف-آیه۲۴) اگر در جایی بودید که آنجا شما را غافل کرد ،فوراً زبانتان را به ذکر خداوندمتعال مرطوب کنید. و ما اینجا مأموریم از کسانی که این ارتباطشان را قطع کرده اند و در محضر خداوند زندگی نمی کنند و لحظه های زندگی ایشان معمور و آباد به ذکر خداوند نیست اعراض نماییم و روی برگردانیم و از آنها اطاعت نکنیم.« فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا »(نجم-آیه۲۹) پیامبر، اعراض کن از کسی که این ارتباط زیبا با خداوند را قطع کرده است.« وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا »(کهف-آیه۲۸) از کسی که قلبش را از یاد خودمان غافل ساخته ایم و از هوای خویش پیروی کرده و کارش زیاده روی است اطاعت مکن.
وقتی که این ارتباط را از دست داد حرفهایش دیگر حرف نیست که به آن گوش دهی و کارش کار نیست که از او اطاعت کنی و دستورش دستور نیست که از او پیروی کنی.یک بحث مهمی اینجا هست که جای بسط آن اینجا نیست و آن اینکه سهم انسان از زندگی دنیا و رزق آسمانی او باین ارتباط بستگی دارد ،هر گونه که این ارتباط را برای خود تعریف کنید بهمان پایه از این دنیا سهم خواهید برد.
عزیزان من خداوند متعال برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این محاذات و در برابر خداوند قرار گرفتن و وارد شدن به مقام تکلم با خداوند متعال ( « وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا »(نساء-آیه۱۶۴) که قرآن کریم نقل می کند که حضرت موسی به این مقام تکلم رسیده بود) حدی مقرر نکرده است. علامه ی طباطبایی اصلا صحبتی نمی کردند تا اینکه کسی ایشان را به حرف آورد، در حالت احتضار چشم به یک نقطه دوخته بودند و شخصی از ایشان می پرسد آقا در چه حالی هستید؟ ایشان پاسخ می دهند در مقام تکلم،می پرسند با چه کسی ؟ می فرماید با حق تعالی. خداوند برای هرچیزی حدی قرار داده است اما برای این ارتباط نه و این عدم تمدید امری تکوینی است. مگر می شود برای آن حدی تعیین کرد اگر انسان به آن مقام برسد دیگر نمی تواند از آن خارج شود.جاذبه آن انسان را بر می دارد و می برد و دیگر نمی تواند برگردد.« الهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک، فرام منک بدلا »و « و من ذا الذی انس بقربک، فابتغی عنک حولا »(مناجات المحبین) هردو آمده است،«فراک منک حولا» یعنی بازگشتی در آن نیست، فابتغی عنک حولا ،یعنی اگر به دنبال جایگزینی برای آن بگردد، هیچ شیرینی نمی تواند به جای آن بنشیند. به همین خاطر است که خداوند متعال در قرآن فقط برای آن ارتباط حدی تعیین نکرده است و فرموده است«واذکروا الله ذکراًکثیرا» ذکر بگو و در مقام ذکر باش اما ذکراً کثیرا. این حکم تکوینی است و تشریعی نیست، یعنی تکوین اینگونه است و رها کردنی نیست، خداوند از حضرت موسی پرسید: آن چیزی که در دست توست چیست؟ اشاره به عصایی بود که در دست موسی بود، اما موسی دیگر صحبت را رها نکرد، قابل رها کردن نبود، باید می گفت در دستم عصاست ولی شروع کرد که« قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَی غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَی »(طه-آیه۱۸) و کلام را ادامه داد، چقدر مقام خوبی است! حضرت امام سجاد(علیه السلام) به خداوند عرض می کند” وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّهٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ “(مناجات الذاکرین) اى خدا از تو آمرزش مى‏طلبم از هر لذت و خوشى به غیر یاد تو ، ” یَا أَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یَا سُؤْلِی وَ مُنْیَتِی “(مناجات التائبین)”یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی “(مناجات المریدین)ای که دنیا و آخرتم تویی و بهشت و نعیمم هم توهستی.
خداوند حدی تعیین نمی کند و می فرماید هر چقدر که می توانید وارد این مقام که مقام محاذات وتکلم با حق است وارد شوید، خداوند این را به چه چیزی تشبیه کند، از ضیق عبارت اینگونه تشبیه کرده است« فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا » (بقره آیه۲۰۰)پدر و مادرتان را چطور ذکر می کنید آنطور مرا ذکر بکنید، بعد خداوند می فرماید: نه نشد، در ادامه اش می فرماید«او اشد ذکرا» از آن هم بالاتر.


خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوا دعوت می کنم. تقوا توشه است ؛ یک توشه عملی برای آخرت انسان. خداوند متعال نام هایی را در قرآن برای آخرت ذکر فرموده اند، چه خوب است که انسان آن ها را جمع کند و در موردشان فکر، تأمل و تدبر نماید.
یکی از آن نام ها روز حسرت است. خداوند متعال در قرآن از حسرت و ندامت صحبت کرده است، خداوند متعال به گونه ای از ندامت صحبت کرده که اگر انسان آیه ها را یک جا جمع نماید و عنایت خود خداوند متعال نباشد انسان در این عالم با آن آیه ها هلاک می شود.پیامبر ها و امامان ما همگی در آخر عمر مبارکشان به گریه پناه برده اند، حضرت امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: یک بار وارد محضر پدرم نشدم “الاوجدته باکیا”، حضرت امیر(علیه السلام) با آن عبادت ، دیدم دائماً گریه می کند. خداوندمتعال در قرآن می فرماید « وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ »(یونس-آیه۵۴) آن کسی که در این دنیا ظلم می کند، مال ورثه را به ناحق تصاحب می کند ، به بیت المال نقب پنهانی می زند ، رشوه خواری می کند، دکتر است به مریض و به دولت خیانت می کند، کسی دچار بیماری شده و خودش را تسلیم پزشک کرده است چون چیزی از پزشکی نمی داند و دکتر هرچه بگوید باور می کند، روز گرفتاری اوست و در روز گرفتاری پیش دکتر آمده است، ای کسانی که انسان ها در روز گرفتاری پیش شما می آیند و شما به آنها خیانت می کنید، خداوند متعال می فرماید یک روز می شود که در آن روز آرزو خواهید کرد که ای کاش در روی زمین هرچه وجود دارد برای شما باشد و شما همه ی آن را فدیه دهید در عوض خداوند شما را از عذاب نجات دهد .« وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ » و چون عذاب را ببینند در دل پشیمانی کنند ولی مگر می توانند پنهان کنند، « وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ » خداوند متعال با قسط بین آنها حکم می کند اما به کسی ظلم نمی شود و هرچه در آنجا می بینند نتیجه ی اعمال خودشان است. این آیه هایی که به ندامت آخرت مربوط است ما باید این ها را بیشتر به خودمان و به دیگران بخوانیم

« وَ یَوْمَ یَعَض الظالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً»(فرقان-آیه۲۷)،« یَوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً»(فرقان-آیه۲۸) یک روزی می رسد که ظالم دستش را گاز می گیرد،ببینید در چه حالی قرار دارد که دستش را گاز می گیرد.ببینید چقدر اینکار درد دارد ولی همه ی دردها را فراموش می کنند، ملاحظه نمایید که درد قیامت چگونه است که درد گاز گرفتن دست را فراموش می کنند. در دنیا هرچه عذاب را زیاد کنند باز هم درد گاز گرفتن دست احساس می شود و فراموش نمی شود، در قیامت چگونه است که فراموش می شود؟! دستشان را گاز می گیرند و می گویند یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ الرَّسولِ سبِیلاً ای کاش شباهتی به پیامبر داشتیم،باید چهل سال زندگی بکنید و یکبار خیانت نکنید تا لقب امین به شما بدهند آنگاه به پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) شباهت پبدا می کنید. َوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً ای کاش فلان کس را برای خودم دوست قرار نمی دادم، دوستی با او درهایی را به روی من گشود که انتهای آن درها شد جهنم.در هفته های آتی آیات دیگری از آیات ندامت را قرائت خواهیم کرد.
امروز سالروز ولادت عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) است. زینب (سلام الله علیها) قدرت روحی حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است و یک الگوی ابدی وجاودانه است. تماشا کنید و ببینید که حضرت زینب(سلام الله علیها)در عرصه های فصاحت ، بیان، حیا، مدیریت، شجاعت، عرفان ، معرفت و ولایت مداری چه غوغایی کرده است، هیچ نقصی ندارد و در همه چیز کامل است. جامعه ما و خانم های ما نیاز دارند به اینکه با شخصیت هایی اینچنین با عظمت که دنیا از عظمت آنها حیران است و از دامان وحی هستند، سنخیّت پیدا کنند امروز بهمان مناسبت روز پرستار نیز هست . چه خوب است انسان وقتی شغل انتخاب می کند و وارد یک شغلی می شود به قدسیت آن توجه کند. بعضی کارها قدسیت دارند و شغل پرستاری دارای قدسیت است. من تبریک عرض می کنم به کسانی که در این صنف هستند ، اگر خانمی با اخلاص وارد این شغل بشود و از یک بیمار پرستاری کند تمام ذرات عالم در حال تعظیم به او هستند. روایت ها در این مورد را هرکس بخواند متوجه می شود که بنده عرضم چیست.این تازه جنبه ی دنیوی آن شغل است و در آخرت فقط خداوند متعال می داند که چگونه از ایشان پذیرایی خواهد کرد.
اگر بخواهیم برای یک کار و برای یک شخص ارزش قائل بشویم و بگوییم ارزش آن چقدر است، باید در آن ارزش گذاری به این قدسیت ها توجه کنیم و این قدسیت ها را زیرپا نگذاریم.از همه مهمتر در وهله اول خود بانوان پرستار حرمت این مقام را حفظ کنند و با امور دنیوی شان آسمانی و انسانی این مقام را ضایع نکنند.
مجلس خبرگان وظائف با عظمتی را در کشور ما بر عهده دارد یکی از وظایف خبرگان، انتخاب رهبری و دیگری رصد کردن اوصاف رهبری است که رهبریت هر لحظه حائز آن اوصاف باشد و همچنین رصد سیاست های کلان کشوری از وظایف مجلس خبرگان است. در این نشست اخیر مجلس خبرگان مسائل کلان کشوری به صورت دقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در بیانیه مجموعه ای از آن بیان گردید.در این نشست اخیر یک حساسیت خاص ازطرف خبرگان در مورد وضع اقتصادی طبقه پایین اقتصادی کشور مشهود بود و به دولت و رئیس دولت و وزیر اقتصاد که به عنوان مهمان ویژه دعوت بودند، بسیار تاکید شدکه مواظب باشند در اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها طبقه پایین و آسیب پذیر لگدمال نشوند و توان اقتصادی آنها ضربه نخورد و من هم دوباره این موضوع را اینجا تاکید می کنم و مصراً می خواهیم که دولت محترم که نیت خیر دارند ، با وسواس تمام مرحله ی دوم را اجرا نمایند و عزت آنهایی را که وضع شکننده دارند و باسختی تمام معیشتشان را تنظیم می کنند حفظ و شرایط و موقعیت آنها را درک نمایند.
من از مسئولان می خواهم که حداقل یک ماه با در آمد ماهیانه ی یک کارگر زندگی خودشان را اداره نمایند با حقوق قانونی که برای دستمزد ماهیانه ی یک کارگر تعیین شده است زندگی کنند تا ببینند که کسانی که زیر خط فقر زندگی کنند چطور گذران زندگی می کنند. در اسلام مستحب است که والی سطح زندگی خودش را با طبقه محروم جامعه تنظیم کند، خانه، ماشین و … چرا؟ برای اینکه فقر به فقیر فشار نیاورد.به تعبیر امیرالمومنین(علیه السلامکیلا یتبیّع بالفقیرفقره. (خطبه۲۰۹)
از اهالی هم می خواهم با توجه به پیش رو بودن عید و با توجه به اینکه ما اهل یک خانواده هستیم و در یک خانواده زندگی می کنیم، هوای یکدیگر را داشته باشند، مبادا یک نفر متنعم باشد و یکی نظاره گر ، یکی بخورد و دیگری تماشا کند. تمام شرف و شخصیت یک مرد آن است که وقتی در مقابل او سفره گسترده می شود آنقدر شعور و احساسش آسمانی و مقدس باشد که تمام به فکر کسانی باشد که سفره اشان خالی است و یک عذاب وجدان اساسی در آنحال احساس کند.آیا زیبایی از این بالاتر می شود؟!
امام صادق(علیه السلام) از قول پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) نقل فرموده اند که” ارض القیامه نار ما خلا ظل المومن فان صدقته تظله “

( وسائل، ج‏۶، ص‏۲۵۸) در قیامت زمین از خاک نیست بلکه در قیامت زیر پا تماماً از آتش است” ما خلا ظل المومن فان صدقة تظله” مگر زیرپای مومن که آتش نیست چون آن صدقه هایی که داده و با آن آتش دل بیچارگان را خاموش کرده است. همان صدقه ها در آن دنیا هم آتش را خاموش می کند.گاهی به خاطر بی پولی یک طلاق ممکنه اتفاق بیافتد ولی کار شما مانع آن شده و آتش طلاق و بی خانمانی فرزندان خاموش شده است و…
وقتی بنی اسد پیکر مطهر امام حسین(علیه السلام) را برای غسل آوردند از امام سجاد (علیه السلام) پرسیدند که آقاجان در پیکر پدرتان علاوه بر زخم های تازه ، زخم های کهنه ای هم وجود دارد، آن زخم های کهنه چیست؟ این ها اثر زخم شمشیر نیست، حضرت فرمودند: این اثر آن باری است که شب ها بر دوش می کشید و برای نیازمندان می برد، این زخم های آن بار هاست.ببینید که چقدر باید بر دوش بار بکشید تا دوش زخم شود. ما چقدر باید شباهت به آنها داشته باشیم. خداوند متعال ان شاالله ما را در این باب موفق بنماید.
عزیزان موضوع اکراین از یک حقیقت تلخ و بزرگ پرده برداشت و آن این است که الآن غرب و امریکا بر علیه روسیه هجمه تبلیغاتی آورده و غوغا به پا کرده اند و می گویند روسیه که به کِریمه وارد شده است ، با این کار حقوق بشر را ضایع کرده و حاکمیت ملی را نقض و آزادی را از بین برده ودموکراسی را در آنجا پایمال کرده و به یک کشور و مملکت مستقل اهانت و به یک ملت آزادی خواه جسارت کرده است. عجب روزگار تماشایی است، اگر شما امریکایی ها به این مفاهیم حساس هستید چرا در برابر اسرائیل اینگونه فریادتان بلند نمی شود؟چرا در بحرین این حرف ها رابیان نمی کنید که با گلوله ی تانک می خواهند حکومت کنند و آزادی به وجود آورند، چرا در خصوص جنایات ۷۰ ساله اسرائیل خاموش مانده اید؟ در میانمار که مسلمانان قتل عام می شوند چرا کاری نمی کنید؟ در افریقای مرکزی در حق مسلمانان نسل کشی می شود پس چرا در مورد آنها سکوت کرده اید؟ در مورد همه ی اینها ساکت شده اید، تایید کرده ایدو حمایت کرده اید، پس معلوم می شود شما نگران این مفاهیم مقدس نیستید بلکه نگران منافع و مصالح نامشروع خودتان هستید.بر ما لازم است که به مملکت های اطراف خودمان نگاه کنیم، آنهایی که با امریکا دستهایشان در یک کاسه است. به بحرین نگاه کنید، جالب است که عربستان اصلاً قانون اساسی و رفراندوم ندارد و زندانها مملوّ از معترضین است امّا انگلستان اخیراً اعلام کرد که دموکراسی در عربستان در سطح بسیار بالایی قرار دارد، آیا اینها گریه آور نیست؟!
آیا با سیاست یک بام و دو هوا و با حق ویژه می شود دنیا را اداره کرد؟
در بحرین، سربازان سعودی را که از وهابی های کثیف هستند و کشتار شیعیان را مساوی می دانند با وارد شدن به بهشت! در زندان به گونه ای شیعیان را شکنجه می کنند و عذاب می دهند که به زبان آوردنی نیست و این را عبادت می دانند. ببینید چقدر انسانهای آزادی خواه را در بحرین به زندان انداخته اند ،آنجا نه از سازمان ملل خبری هست ، نه از شورای حقوق بشر، نه از عفو بین الملل ،نه از غرب ، نه از امریکا ونه از…
خیلی راحت شهروندی آنها را لغو می کنند و از کشور بیرون می اندازند. تمام این اتفاقات در برابر چشم ما اتفاق می افتد و چقدر زندان های بلند مدت برای افراد تعیین کرده اند.
در اطراف ما کشورهایی وجود دارند که فقط به خاطر بیان یک حرف ساده که مثلا چرا در مورد حجاب کسی حرفی زده است ،۱۳۰ اسلامگرا را زندانی کرده اند این مقدار تحمل و مدارا را ندارند که یک نقد ساده را بشنوند؛در لانه مور شبنمی طوفان است- می گویند وقتی یک قطره در لانه ی مورچه ها که می افتد فریاد میزنند که سیل آمده است- بحرین برای ۱۴ نفر ازمخالفان حکومت ۲۰۰سال زندان تعیین کرده است، آیا این نقض حقوق بشر نیست. احمد شهید فقط برای ایران و امثال ایران که با امریکا همراه نیست درست شده است؟ به زندانی های قطیف نگاه کنید.
کسانی که اسلامگرا ها را به زندان انداخته اند من برای آنها یک سخن از موسی بن جعفر(علیه السلام ) می خوانم. ای کاش، ای کاش و باز هم ای کاش آن کسانی که این انسان های بزرگ را به زندان انداخته اند آنها این کلام موسی بن جعفر(علیه السلام) را بشنوند. حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از زندان به هارون الرشید پیام فرستاد و خطاب کرد” إنّه لن ینقضی عنّی یوم من البلاء حتّی ینقضی عنک یوم من الرخاء ” (تهذیب الکمال: ۵۰/۲۹، البدایة و النهایة: ۱۸۳/۱۰، سیر أعلام النبلاء: ۲۷۳/۶)امام فرمود: هارون! این را بدان که یک روز از روزهای بلای من کم نمی شود مگر اینکه یک روز از روزهای لذت تو کم می شود ،آخرش به کجا می رسد؟ حتّی تنقضی جمیعاً إلی یوم لیس له انقضاء و هناک یخسر المبطلون ” تا من و تو هر دویمان به یک روز میرسیم که آن روز دیگر تمامی ندارد. کسانی که دستور زندان می دهند باید از وحشت این سخن دق کنند،باید دق کنند از وحشت آن روزی که «یخسرفیه المبطلون» در آن روز اهل باطل بدجوری بازنده هستند و اثرات سهمگین بازنده شدن را خواهند دید.
اما برای آن افرادی که در زندان هستند هم یک شعر عربی بخوانم که فوق العاده است:
ان الکواکب فی محل علوها لتری صغارا و هی غیر صغار
اگر به ستاره در آسمان نگاه کنید ستاره را ریز می بینید اما ستاره درجایگاه خودش ریز نیست بلکه جثه و هیکل با عظمتی دارد. کسانی که بزرگان را به زندان انداخته اند این ستاره ها را ریز می بینند در حالی که آنها ریز نیستند.آنها هستند که این ستاره را ریز و کوچک می شمارند اما دست آنها هیچ وقت به ستاره نمی رسدومجد این ستاره ها دست نخوردنی خواهد ماند.
پنجشنبه هفته آینده که مصادف با فرمان حضرت امام خمینیره مبنی بر تشکیل بنیاد شهید می باشد، روز شهید و شهادت است با دو روایت به مقام شامخ شهدا و خانواده های معظم شهدا عرض ادب می کنم.
روایت از امیر المومنین علی (علیه السلام) است که حضرت می فرمایند: خداوند متعال شهدا را با یک جلال ، نورانیت و روشنایی به محشر می آورد که اگر انبیاء از مقابل آنها گذر کنند و انبیاء سوار بر مرکب باشند از هیبت و نورانیت آنها انبیاء از مرکب پیاده می شوند،یعنی مقام نبوت در برابر مقام شهادت خاضع است.
دومین روایت از پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) است که می فرماید: یک قطره از خون شهید در محضر خداوندمتعال از تمام قطره ها محبوبتر است، پیامبر(ص) می فرماید” ما من قطره احبّ الی الله عزّوجلّ من قطره دمٍ فی سبیل الله”( وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۸) آیا این روایت در صدد مقایسه قطره خون شهید با قطره آب،قطره روغن،قطره رنگ و…می باشد اگر اینطور باشد روایت به جای مدح اهانت بزرگ به مقام شهداء است. عزیزان من این عالم با تمام فضائلش در برابر فضل و عظمت خداوند یک قطره است، ببینید که خون شهید چه کرده است و ببینید مقام شهید چه مقامی است که خداوند متعال می فرماید به قطره ی خون شهید بیشتر مشتری هستم تا به این عالمی که در برابر چشم خداوند یک قطره است.
خداوند خلعت شهادت را به احترام حضرت سیدالشهداء از کسانی که خواهان آن خلعت هستند دریغ ننماید.

Starts: 2014/03/30
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی و پژوهشی دارالارشاد مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید حسن عاملی

SiteMap