متن کامل خطبه های نمازجمعه اردبیل نوزدهم اردیبهشت ماه نود و سه

متن-کامل-خطبه-های-نمازجمعه-اردبیل-نوزدهم-اردیبهشت-ماه-نود-و-سه

10

خطبه اول

خودم و همه عزیزان رابه تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.

 

-     برکت بزرگ تقوا در مواقف عالم آخرت

تقوا در مواقع خاصی برای انسان برکت بزرگی به همراه دارد یکی از آنها مواقف عالم آخرت است. انسان در عالم آخرت موقف های سختی پیش رو دارد. خداوند متعال  در قرآن به بعضی از این موقف ها اشاره کرده است. وصف  این موقف ها در قالب الفاظ نمی گنجد و عقل انسان نمی تواند آنها را درک کند. دو موقف را از قرآن که خداوندمتعال بیان فرموده است، عرض می کنم.

-        مقابل جهنم، یکی از مواقف آخرت

یکی اینکه انسان را می آورند و در مقابل جهنم قرار می دهند« وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ »(انعام- آیه27) اگر انسان بخواهد به کنه این تعبیر قرآنی دست یابد عقلش متحیر می شود. ولو تری؛ پیامبر ای کاش ببینی آن لحظه را که ما یک عده ای را خواهیم آورد و در مقابل جهنم نگه خواهیم داشت ، هنگامی که چشمشان به جهنم افتاد خواهند گفت« يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ » ای کاش ما به دنیا بازمی گشتیم  تکذیب نمی کردیم و اینگونه که زندگی کردیم دیگر اینگونه زندگی نمی کردیم و اهل ایمان بودیم، اما دیگر راه بازگشتی وجود ندارد« بلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ »(انعام-آیه28) اگر انسان برای این قسمت از آیه خون گریه کند جا دارد. خداوند می فرماید در آن لحظه است که آن چیزهایی که پنهان کرده اند و آن افتضاحات آنها که مخفی است در آن زمان آشکار و عیان می شود.این مورد اول بود.

 

-        محضر خداوند، موقفی سخت در قیامت

دومین مورد از آن هم سخت تر است. انسان را به موقفی می برند که در آن انسان در برابر خداوند قرار داده می شود.« وَلَوْ تَرَی إِذْ وُقِفُواْ عَلَی رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَی وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ »(انعام- آیه30). پیامبر ای کاش ببینی آن زمانی را که انسان ها را در برابر رب خودشان  نگه می داریم. اولین مطلبی که خداوند متعال خواهد فرمود این است که« أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ » آیا این نشور و در برابر ما ایستادن و حساب و کتاب و محشر و حیات عالم آخرت حق است یا نه؟« قَالُواْ بَلَی وَرَبِّنَا » می گویند بله قسم به پروردگارمان! « قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ » شما امروز عذاب را خواهید چشید.

-        اولین سؤال خداوند از بشر در قیامت

اولین سؤالی که خداوند از بشر خواهد پرسید همین است.اولین سؤالی که در قیامت خواهند پرسید این خواهد بود،«الیس هذا بالحق»؛ انسان هایی هستند که با عملشان عالم آخرت و حساب و کتاب را مسخره می کنند، آیا کسی که اعتقاد به حساب و کتاب آخرت دارد رشوه می گیرد؟ و در برابر زندگی انسان ها مشکل ایجاد می کند؟ و شخصی را که قصد سرمایه گذاری دارد اذیت می کند؟ چنین انسان هایی عواقب بدی دارندچرا اولین سؤال در آخرت این است که «الیس هذا بالحق؟» چون تمام گرفتاری بشر از عدم اعتقاد به مفهوم همین سؤال است. وقتی در قیامت انسان به محشر وارد می شود خودش هم همین جمله را می گوید. خداوند می فرماید« قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّی إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَی ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ »(انعام- آیه31) کسانی که ملاقات با ما را تکذیب کردند بدجور متحمل خسارت و شکست شدند و از همین نقطه ضرر کردند« حَتَّی إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ » تا زمانی که قیامت به طور ناگهانی فرا رسد« بَغْتَةً »« قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا » ندای حسرت سر خواهند داد که چقدر ما در زندگی دنیا افراط به خرج دادیم و بی حساب  و کتاب زندگی کردیم « وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَی ظُهُورِهِمْ » خداوندمی فرماید آنها را در حالی وارد محشر می کنم که بار آنها را بر پشتشان قرار داده ایم. خداوند می فرماید « أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ » چقدر بار اینها بار بدی است.پس دومین مورد این است که انسان ناگزیر باید در برابر خداوند بایستد. مضمون فوق در چند جای قرآن تکرار شده است « ثُمَّ رُدُّواْ إِلَی اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ »(انعام- آیه62).همه آنها به سوی خدا باز گردانده خواهند شد و در برابر خداوند توقف خواهند داشت. و خداوند حَکَم شده از آنها حساب خواهد خواست.

-        مشاجره ضعفا با مستکبران

به این آیه ای که می خوانم توجه کنید و از عمق دل در مورد آن تأمل کنید، خداوند می فرماید« وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ »(سبأ-آیه31) کافی است که بر انسان عنوان ظالم صدق بکند، اگر در خانه ظلم کرده ای ظالم هستی ، اگر در بازار کاری کرده ای که شخصی را مغبون کرده ای ظالم هستی، در اداره موظف به انجام کاری هستی و  برای آن حقوق دریافت می کنی برای انجام واجبات حق نداری از مردم پول دریافت کنی، اگر پول دریافت کنی ظالم هستی؛ اگر عنوان ظالم بر انسان صدق کند این بلا بر سرش خواهد آمد« وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ » اینها را نگه خواهند داشت اما در برابر خداوند متعال. « يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ » در اینجا مشاجره شروع خواهد شد، ضعفاء به مستکبران خواهند گفت شما ما را خانه خراب کردید و آنها جواب خواهند داد که ما بر شما تسلط نداشتیم آنها جرو بحث خواهند کرد اما چه فایده ای خواهد داشت؟!

-        حضور عده ای مست در برابر خداوند

در روایت است که یک عده را مست مست به محضر خداوند می برند. کسی  که شراب خورده و مست کرده و در همان حال مرده او را در حالی که مست است به محضر خداوند می برند پناه بر خدا که انسان بدمست در مقابل خداوند بایستد. این جا خداوند به انسان چه باید بگوید؟ کسی که شراب می خورد باید بداند که قبل از مرگ هم در برابر خدا ایستاده و در  حالی که مست است در محضر خدا حاضر شده چون همین عالم هم محضر خداست و در محضر خداست که این کار را انجام می دهد. در روایت آمده است شخصی که شراب بنوشد و نماز از دستش برود ملائکه او را سرزنش می کنند و زمانی که ملائکه او را سرزنش می کنند خداوند به او  می گوید سوءه لک به روز بد گرفتار شوی! خداوند به او می گوید"سوءه لک"یعنی بدبخت شوی! اما خداوند که نفرین نمی کند، بلکه آن کسی که قدرتی ندارد دعا و نفرین می کند، خداوندچرا نفرین کند؟" سوءه لک " یعنی عجب بیچاره و بدبخت هستی! همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله ) آن زنی را که خودش را شبیه مردان و آن مردی که خودش را شبیه زنان کند را  لعنت کرده است، آن کسی را که از جنسیت خودش استعفا بدهد حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله ) او را لعنت کرده است"لعن الله المتشبهین من الرجال بالنساء و من النساء بالرجال" حضرت هردو را لعنت کردند و این هم نفرین نیست بلکه همین الان هم ملعون هستند. همین الان از رحمت خدا دور هستند.

-        تکوّن وجود امیر المؤمنین ، با رزق بهشتی

روز ولادت با عظمت حضرت علی (علیه السلام ) را پیش رو داریم. مجالس ما باید مجالس ذکر امیرالمومنین (علیه السلام ) باشد. آیا در دنیا می توان مجلسی بزرگ تر و با عظمت تر از مجلس ذکر امیر المومنین پیدا کرد. حضرت فاطمه بنت اسد را آقا رسول الله صدا زدند و فاطمه بنت اسد وقتی به محضر حضرت رسیدملاحظه کرد که بوی خوبی در اتاق پیچیده است بویی که مشک  و عنبر در کنار آن چیزی نیست ، متوجه می شود که در برابر پیامبر(صلی الله علیه و آله ) خرما قرار دارد و آن خرما از درخت نخلی است که شاخه ندارد، مگر می شود یک درخت شاخه نداشته باشد، اگر درختی شاخه نداشته باشد نمی تواند میوه بدهد، همه این ها اسرار است، پیامبر(صلی الله علیه و آله ) از آن خرما به فاطمه بنت اسد می دهد و مقداری دیگر می دهدو  می فرماید این هم سهم جناب ابوطالب است، ابوطالب به محض ورود به خانه متوجه شد که خانه معطر است اما بوی عطرهای دنیا نیست از فاطمه بنت اسد سؤال  کرد این بوی خوش از کجاست؟ فاطمه بنت اسد پاسخ داد این بوی خرمایی است که رسول الله(صلی الله علیه و آله ) مرحمت کرده اند و فقط من و شما اجازه خوردن آن را داریم و اینگونه وجود حضرت امیر(علیه السلام ) در وجود جناب ابوطالب  و فاطمه بنت اسد تکوّن می یابد. این اولین عنایت خداوند  به آنها بود.

-      بذر نسل را در هر زمینی نکارید!

به هر خانه ای که برای خواستگاری می روید ببینید با چه پولی بچه بزرگ کرده اند و بذر نسل خودتان را در جایی قرار ندهید که ضایع شود.به یک هسته آلبالو و گلاس  و خرما خوب دقت کنید، خداوند ژن میلیونها سال قبل را در آنها گذاشته است یک خرما هر چه اجداد داشته خداوند ژن تمام آنها را در آن هسته جمع کرده است، نانوتکنولوژی این است. از این هسته ممکن است خرمای یک میلیارد سال قبل از این  به وجود آید و ممکن است خرمای 200 سال قبل  به وجود آید. به همین خاطر است که  هیچ وقت هسته خرما را نمی کارند  چون معلوم نیست که از آن چه چیزی در خواهد آمد بلکه همیشه  پاجوش خرما را می کارند. یعنی آن شاخه ای که از بیخ خرما رشد کرده و در بازار هم به فروش می رسد و همه میوه ها همینطور است. اینکه بچه چه لقمه ی را خورده و بزرگ شده مهم است. این که از خیابان شریک زندگی انتخاب شود اشتباه است، موضوع ازدواج  و شریک زندگی و موضوع یک نسل تا روز قیامت است، بحث یکی دو روز خوشی زندگی نیست، بلکه باید زیر بنای نسلی آرمانی را پایه گذاری کنید. این دختر هایی که دنبال ولنگاری و عریان شدن هستند کدام نسل فاخر و با عظمت را تربیت خواهند کرد که زمین از وجود آنها سنگین و روسفید شود؟

-        معجزات ولادت حضرت علی(علیه السلام )

دومین عنایت در زمان وضع حمل فاطمه بنت اسد بود که هاتف غیب ندا داد که برخیز و به کعبه برو! فاطمه بنت اسد صدا را شنید ولی هاتف را ندید. فاطمه بنت اسد برخاست و به خانه خدا  رفت.قبل از این ماجرا جناب ابوطالب می فرماید که خواستم زنهایی را به کمک بیاورم ولی ندای هاتفی را شنیدم، که به ولی خدا دست مشرک نباید بخورد. دست تأثیر دارد. باید دقت کنید که در ازدواج دست در دست چه کسی می گذارید . هزاران عنصر در تربیت نسل تأثیر دارند. عزیزان من ، جوانان ، سهل انگاری نکنید. دختری که اهل نماز و روزه نیست چطور می تواند با وضو به بچه تو شیر بدهد. الان یک شرایط پیچیده و سختی برای تربیت نسلی که زمینه ظهور آقا صاحب العصر و الزمان را فراهم کند، وجود دارد.

این هایی که می شمارم همه معجزه است. در ولادت حضرت علی (علیه السلام ) چهل معجزه اتفاق افتاده است.

در مورد سیزده رجب این توضیح لازم است که حج در زمان جاهلیت در ماه ذی الحجه نبود بلکه در ماه رجب بود خداوند عمداَ تولد حضرت امیرالمومنین در کعبه را در ماه رجب قرار دادیعنی در زمانی که مسجد الحرام لبریز از حجاج بود و خداوند در برابر دیدگان تمام مردم حاضر می خواست این معجزه را نشان دهد. فاطمه بنت اسد به طرف کعبه رفت و خدا دستور داد که از در کعبه وارد نشود چون اگر از در وارد شود یک امر معمولی جلوه خواهد کرد و بایک امر عادی یک اتفاق بزرگ را نمی توان نشان داد.خداوند اراده نموده که به تمام دنیا بفهماند که اتفاق بزرگ و خارق العاده ای در حال وقوع است و با ورود از طریق در این ممکن نیست. پس باید از جایی وارد خانه کعبه بشود  که همه بفهمند که یک شخصیت بزرگ قرار است به دنیا بیاید، پس باید برای ورود به خانه خدا مسیری انتخاب شود که در باورها نمی گنجد. تولد در خانه خدا یک فخری است که برای هیچ کس اتفاق نیافتاده است و  نه سابقه دارد و نه لاحقه. فاطمه بنت اسد به سمت دیوار کعبه رفت، دیوار به مقداری که بتواند داخل شود فرو ریخت سنگهای زیرین که بیفتند باید سنگهای فوقانی نیز که بدون پایه مانده اند بریزند اما این اتفاق نیافتاد و در برابر دیدگان همه از شکاف دیوار داخل شد و این خود چندین معجزه است. و بعد از آن هم دوباره دیوار خود به خود به حالت اول بر گشت و شکاف بسته شد،آیا دیوار می تواند خود به خود شکافته شود و خود به خود به حالت اول برگردد؟! آیا سندی بزرگ تر از این می تواند وجود داشته باشد که امت را چه کسی باید در دست داشته باشد و هدایت کند؟ حاضران همه حیران ماندند که این چه اتفاقی است  و گفتند سریع در کعبه را باز کنید تا ببینیم در داخل چه اتفاقی می افتد. هرچه کلید آوردند تا در را باز کنند نتوانستند و هرچه به کلید زور زدند قفل در باز نشد، یک عده گفتند که اشتباه کرده اید و فاطمه بنت اسد این جا نیست و تصمیم گرفتند تمام مکه را بگردند و او را پیدا کنند.تمام خانه های مکه را گشتند اما نتوانستند فاطمه بنت اسد را پیدا کنند. خداوند متعال مقدمه ی یک حادثه بزرگ را شروع کرده است قبل از تولد حضرت علی (علیه السلام ) پذیرایی از او را شروع کرده و در خانه خودش کعبه از او استقبال و پذیرایی کرده است. اینجا می پرسم در کعبه آن روز باز نشد ، چرا شب  در باز نشد؟ چرا فردا صبح هم باز نشد؟ خوب گوش کنیدفرض کنید حضرت امروز در کعبه به دنیا آمد، خوب خانم بچه را بردارد و بیرون بیاید! بچه به دنیا آمد دیگر کار تمام شد! بعد از زایمان خانم ها را از بیمارستان به خانه میبرند، چرا بعد از زایمان فاطمه بنت اسد باز هم درب کعبه باز نمی شود؟ حکایتی شنیدنی دارد و از اسرار است. سه روز باید در داخل خانه کعبه بماند. آیا خودش و بچه اش سه روز تشنه و گرسنه می توانند بمانند و موضوع رفع حاجت و نفاس وجود ندارد؟  موضوع نفاس مانع ورود زن به مسجد است. همه اینها از اسرار ولادت حضرت علی (علیه السلام ) است و دنیا در برابر اینها حیران است.در آن سه روز در داخل کعبه اتفاقاتی افتاده است و بعضی اسرار وجود داشته که فاطمه بنت اسد می گوید بعضی از آنها را از من هم پنهان کردند. می گوید دیدم ملائکه آمدند و در گوش فرزندم حرف هایی را گفتند که آنها را من هم متوجه نشدم. در داخل چه کسانی هستند؟ هنگام تولد اول ملائکه عالم ، نسوان با عظمت عالم  که در  این عالم رتبه ای دارند داخل شده و در آن محفل قدسی و آسمانی حاضر شده اند، حوا، ساره، آسیه ، مادر موسی و مادر عیسی داخل هستند و بعد از تولد هم پنج پیامبر اولولعزم جهت تبریک گویی و بعد از آنها هم ملائکه عالم برای عرض ادب و تبریک گویی وارد شده اند. برای خروج دیوار باید دوباره شکافته شود. چه می شود که از در خارج شود؟ نه نباید از در خارج شود، تا همه متوجه شوند که چه اتفاق با عظمتی رخ داده است. کعبه خدمت بزرگی به حضرت علی (علیه السلام ) انجام داد. شاعری در زبان حال، از علی (علیه السلام ) سروده که حضرت به کعبه فرمود که  این خدمتی که به من کردی آن را روزی جبران می کنم و خدمتش آن زمانی شد که بر دوش پیامبر(صلی الله علیه و آله ) رفت و هرچه بت در کعبه بود همه را شکست و کعبه را از وجود بت ها تطهیر نمود. معجزه باز هم تکرار می شود و فاطمه بنت اسد از خانه کعبه خارج می شود .یکی از عنایت های بسیار بزرگ خداوند در تولد امیرالمومنین این است که نام گذاری را به انسانها حواله نمی دهد و در همین نقطه است که بزرگترین عنایت خداوندی به امیرالمومنین صورت می گیرد خداوند خودش نام گذاری را بعهده می گیرد اما نام گذاری خداوند مثل نام گذاری ما نیست بلکه بر پایه دارایی های واقعی هر شخص است در این مرحله خداوند خطاب به فاطمه بنت اسد می گوید اسم این فرزند را از  اسم خودم مشتق ساخته ام مراد از این اشتقاق، اشتقاق لفظی نیست چون لفظ اضعف الموجودات است بلکه مراد اشتقاق حقیقی است یعنی اسم کاشف از این است که مسمی مظهر لاحدی خداست همچنانکه آمده «ان امرنا لایحدّ» و آمده«و نحن مظاهره فیکم» در اینجا خداوند خطاب به فاطمه بنت اسد می فرماید : من علی اعلایم و بالاتر از من وجودی نیست و برای این کودک نامی می گذارم که در هیچ وصفی بالا دست نداشته باشد، در فصاحت ، شجاعت، در علم ، حلم ، درایت ، مدیریت و... بالاتر از او کسی نیست و خدا بر این اساس نام او را علی نهاد و به فاطمه حرفی زد که عقل در مورد آن تا به قیامت حیران خواهد ماند، وقفته علی غامض علمی ؛ من علمی دارم که اگر جن و انس گرد هم آیند تا آنرا بگشایند هرگز نخواهند توانست درِ آن را باز کنند، اما فاطمه آن علم را در اختیار فرزند تو قرار دادم. آیا اکنون نباید دنیا به ما بپیوندد و همه باهم گریه سر دهیم، آیا اکنون متوجه شدید که گریه های شیعه چقدر قدسیت دارد، ما به حال بشریت گریه می کنیم که همه چیزش را از دست گرفتند هدّت معصیبتک الانام و دعای ندبه ما دعای بشریت است. این معجزات ادامه دارد ولی وقت خطبه به پایان رسید

ان شاالله خداوند ما را از علی(علیه السلام ) جدا نکند.

 

---

 

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خودم وهمه عزیزان نمازگزار را به تقوا و عبودیت خداوندمتعال دعوت می کنم.

-        تقوا، عامل گشایش درهای ارض و سماء

خداوند متعال کلام با عظمتی فرموده است  و آن اینکه اگر اهالی شهرها و روستاها تقوا داشته باشند، درهای آسمان و زمین را برای آنها می گشایم. چقدر خوب است که این آیه را در کتاب و دفترچه و یا در حافظه موبایل یادداشت کنید و هر از گاهی به آن دقت نمایید. « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ »(اعراف-آیه96) خداوند می فرماید اگر تقوا باشد درهای آسمان و زمین را باز می کنم. از این آیه  معلوم می شود که در این عالم یک معادله ای بین رحمت و برکت  و کار ما وجود دارد. اعمالی وجود دارند که باعث حبس رحمت خداوند می شود و اعمالی هستند که باعث نزول رحمت خداوند  می شوند. وقتی که در جامعه فسق و فجور و فاجر زیاد می شود و تعداد کسانی که آیات خداوند را استهزاء و به آنها دهن کجی می کنند زیاد می شود برکت کم می شود و اگر زیاد شود حتماً از باب استدراج است « فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ »(انعام- آیه44) و با توجه به این که در قرآن آیاتی در مورد ربا و حجاب و عدالت و احکام با عظمت، وجود دارد، اگر این ها استهزاء شوند عالم هم ما را استهزاء خواهد کرد.« اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ » اینکه خداوند استهزاء می کند یعنی ذرات عالم استهزاء می کنند. از آن طرف هرچه تعداد انسان صالح و عمل صالح زیاد شود، برکت بیشتر می شود.

-        ایمان، دافع بلاء

در قرآن آمده است که ابراهیم وقتی متوجه شد که ملائکه آمده اند تا شهر قوم لوط را ویران کنند به وساطت برخاست، وقتی قومی آن عمل زشت را انجام می دهند طبیعتا عذاب نازل خواهد شد، ایا فکر می کنید ویران کردن شهر فقط آنگونه است که چهار ملک زیر شهر بروند و آن را زیر و رو کنند، نه الان زیرو رو کردن و ویران کردن های بد تر از آن وجود دارد. فرهنگ جامعه را به روزی می اندازند که باید هزار رحمت به آن ویران کردن گفت. حضرت ابراهیم« یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ »(هود-آیه74) خداوند می فرماید شروع کرد با ما به جرّو بحث که لوط هنوز آنجاست و دارید شهر را ویران می کنید. در روایت هست که ابراهیم(علیه السلام ) به جبرائیل و میکائیل و اسرائیل و کروبیل گفت ، لماذا جئتم؛ برای چه کاری آمده اید؟گفتند امده ایم، فی اهلاک قوم لوط؛ گفتند آمده ایم قوم لوط را به خاطر این عمل شنیعی که انجام می دهند هلاک کنیم. ابراهیم گفت که اگر در میان آنها 100 مؤمن باشد آنها را هلاک می کنید؟ جبرئیل گفت :نه، ابراهیم(علیه السلام ) گفت اگر 50 مؤمن باشد هلاک می کنید؟ جبرئیل گفت: نه، ابراهیم گفت اگر 30 مؤمن در میان آنها باشد هلاک می کنید؟ پاسخ داد:نه، گفت اگر 20 نفر باشد هلاک می کنید؟ گفت: نه، ابراهیم باز پرسید اگر 10نفر باشد هلاک می کنید؟ گفت : نه، ابراهیم پرسید اگر 5 مؤمن باشد هلاک می کنید ؟ جبرئیل گفت نه، ایمان آن 5 مؤمن بلا را دفع  می کند.ایمان بلا را دفع می کند. مردم در کنار سفره ایمان مؤمنان نشسته اند و از آن ارتزاق می کنند.ابراهیم(علیه السلام ) گفت اگر یک نفر مؤمن باشد آیا آنها را هلاک می کنید؟جبرئیل پاسخ داد که اگر یک مؤمن باشد ما آنها را هلاک نمی کنیم، ابراهیم(علیه السلام )گفت :فان فیها لوطا؛ اینجا که حضرت لوط هست، یک نفر مؤمن که وجود دارد پس چرا آنها را هلاک می کنید، پاسخ داد: نحن اعلم بمن فیها لننجینّه و اهله الا امرأته کانت من الغابرین؛ گفت: ابراهیم! اول لوط را از میان آن قوم بیرون می آوریم و بعد از آن شهر را بر سر آنها خراب و ویران می کنیم. ما می دانیم که این جا یک شخصیت ایمانی وجود دارد.

-        پیامبران الهی در خدمت معتکفین

پیش رویمان ایام البیض رجب قرار دارد، قدر این سه روز را بدانید که ایام با عظمتی هستند ودر این ایام عمل ام داوود و روزه  و اعتکاف اهمیت بسیار دارد. در عظمت اعتکاف همین بس که خداوند پیامبران اولوالعزم را در خدمت معتکفین قرار داده است.« عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ »(بقره-آیه125). خداوند متعال در قرآن از کناره گیری و معتکف شدن حضرت ابراهیم و حضرت مریم  صحبت کرده است، قرآن را بخوانید« إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا »(مریم-آیه16)، یعنی اعتکاف.« فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا »(مریم-آیه17)یعنی اعتکاف و عجیب این است که تمثّلات بعد از این اعتزال درست شد همچنانکه خداوند فرموده« فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا »(مریم-آیه17)، انسان باید هر از گاهی خودش را از هیاهوی دنیای مادی و اشتغالات زندگی روزمره کنار بکشد و از مردم کناره بگیرد و خلوتی داشته باشد و خودش را یک تکان بدهد و یک اراده جدی بنماید برای اینکه رابطه خودش را با خدا زیبا نماید. احیاء نمودن این آداب عبادی در جلو گیری از تهاجم فرهنگی بسیار تاثیر دارد. زنده نمودن مراسم مذهبی جلوی بسیاری از بزه های اجتماعی را می تواند بگیرد و مانع از ترویج پوچگرایی می گردد.

بالاخص 10 روز پایانی ماه رمضان را پیامبر(صلی الله علیه و آله ) بسیار مواظبت می کردند که اعتکاف داشته باشند در یک سال که جنگ بدر در ماه رمضان واقع شد و پیامبر(صلی الله علیه و آله ) نتوانستند اعتکاف کنند سال بعد را 20 روز اعتکاف کردند و در اعتکاف دستور میدادند لحاف و تشک را جمع کنند و حضرت در مسجد می ماندند و با خدای متعال خلوت می کردند.

ان شا الله خداوند متعال ما را از فضیلت این ایام محروم نگرداند.

-        بهترین مکان برای ادای دین به جامعه

18 اردیبهشت روز جهانی صلیب سرخ جهانی و هلال احمر است. بر خودم لازم می دانم از عزیزانی که در این مجموعه باعظمت و در شرایط سخت و ویژه و در برف و کولاک و سرما و گرما و درسیل و حوادث غیر مترقبه خودشان را وقف امدادرسانی و آرامش دهی به مردم کرده اند، تشکر نمایم و به جوانان می گویم که این نهاد بهترین مکان برای ادای دین به جامعه است.

-        راهبرد اسرائیل ، همه چیز در منطقه بدون حضور ایران

منطقه خاورمیانه حساس ترین دوران خود را می گذراند و منطقه آبستن تحولات مهم است. آمریکا و اسرائیل و بعضی از کشورهای اروپایی برنامه های خطرناکی برای منطقه دارند.

این هفته قرار است اسرائیل، رئیس پژاک را عوض کند. پژاک، پ.ک.ک، منافقین، جندالحق، داعش، النصره و امثال اینها، همه ابزار دست اسرائیل و استکبار جهانی هستند و همه اینها توسط " آمان " تجهیز و تسلیح می شوند.

اسرائیل سه سرویس اطلاعاتی قدر دارد: موساد، شاباک و آمان

" شاباک" سازمان اطلاعات و   امنیت داخلی است و رئیس آن یک یهودی ایرانی و متولّد تهران است.

"آمان" سازمان اطلاعات نظامی است که بر ارتش اسرائیل نظارت دارد و کار اصلی این تشکیلات در دنیا، راه اندازی گروه های نظامی مخالف و حمایت از گروه های نظامی موجود است.

سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بزرگترین اسلام هراسی را به دست گروه های شبه نظامی مثل القاعده و داعش راه انداخته و دولت ها را با این گروه های مسلح، مهار می کنند تا برای اسرائیل حاشیه امنیتی درست بشود.

بعد از غائله سوریه، دولت های قفقاز تصمیم جدی برای ریشه کن کردن گروه های تکفیری گرفته بودند اما با منع آمریکا و اسرائیل دست نگه داشتند.

اسرائیل برای مدیریت تحولات منطقه، سرمایه گذاری کلانی انجام داده است. ما سفر لیبرمن به آذربایجان را که درست بعد از سفر رئیس جمهور آذربایجان به ایران صورت گرفت، در این راستا ارزیابی می کنیم.

اسرائیل در آذربایجان سه مأموریت ویژه  برای خود تعریف کرده و با تمام توان دنبال این سه امر است:

اول اینکه آنها در صدد تخریب روابط ایران و آذربایجان هستند و اصلاح رابطه دو کشور برای آنها اصلا پذیرفته نیست. وزیر امور خارجه اسرائیل و هیأت بلند پایه همراه وی، جهت اطلاع از کم و کیف سفر رئیس جمهور آذربایجان به ایران به این کشور سفر کردند.

مقام معظم رهبری در ملاقات با رئیس جمهور آذربایجان از اخلال صهیونیست ها خبر داد و فرمود: برخی از جمله رژیم صهیونیستی از روابط مستحکم میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان خشنود نیستند و دائما در این مسیر اخلال می کنند.

لازم است بدانیم که تا حال قسمت اعظم توافقات ایران و آذربایجان که بین دو کشور امضاء شده اجرا نگردیده است و مانع اجراء، جز اسرائیل نیست.

مأموریت دوم اسرائیل در آذربایجان، جاسوسی و جمع آوری اطلاعات درباره ایران و دخالت در امور ایران اسلامی است. مقدمات شهادت بعضی از شهدای هسته ای ما که با دستور موساد یه شهادت رسیده اند در باکو بسته شد. عوامل ایرانی این ترور در باکو با عوامل موساد ملاقات و هماهنگی های لازم را انجام دادند. بنابراین ما حق داریم نگران سفر وزیر امورخارجه اسرائیل به آذربایجان باشیم.

و اما سومین مأموریت اسرائیل در آذربایجان، مهار اسلام گرا هاست.

تمام زندانیان مذهبی در آذربایجان، با برنامه ریزی اسرائیل، زندانی شده اند. اسرائیلی ها معتقدند که مردم آذربایجان مثل مردم بحرین نیستند که فقط به تظاهرات اکتفا کنند. این ها اگر حرکت بکنند همه چیز از دست خواهد رفت. آن ها گفته اند بخاطر سوء مدیریت، زمینه برای تبدیل شدن جریان اسلام گرا به یک اپوزسیون قوی کاملا فراهم شده و این یک فاجعه بزرگ است و باید جلوی آن گرفته شود.

کابینه امنیتی اسرائیل تصویب کرده که اسرائیل در قفقاز باید به دنبال راهبرد " همه چیز در منطقه بدون حضور ایران " باشد  و لذا با استفاده از تمام ابزارهایی که در دست دارند خصوصاً موساد، به دنبال کاستن از نفوذ سیاسی فرهنگی ایران، بهم زدن روابط و مهار اسلام گراها و محروم کردن ایران از منافع اقتصادی موجود در منطقه هستند.

من خطاب به کسانی که پای اسرائیل را به منطقه باز می کنند، این آیه را قرائت می کنم:

... وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ... ( سوره مائده آیه 51 )

یعنی تولّی و دوستی با کفار، مساوی با هم سنخ شدن با آن ها و داشتن حکم آنهاست.