نسخه آزمایشی
سخـن روز
آیت الله عاملی: قلب مؤمن بین دو انگشت خدا قرار دارد و خداوند است که در قلب او تصرف میکند.

 متن کامل خطبه های نمازجمعه اردبیل بیست و نهم فروردین ماه نود و سه

خطبه اول

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         ابتر بودن اعمال ، بدون تقوا

تقوا یک قدرت روحی در انسان است که انسان را در برابر شیرینی دنیا و شیرینی گناه و عمل حرام حفظ می نماید. اگر در مواجهه با شیرینی های دنیای مادی و هنگامی که دنیا به انسان چشمک می زند و در هنگامی که زمینه ی تعدی به حقوق و ناموس دیگران برای انسان فراهم می شود و  می تواند میلیاردها پول را بدون سند تصاحب کند در انسان قدرتی وجود داشته باشد که مانع آن خیانت شود به آن قدرت روحی، تقوا گفته می شود. اگر تقوا وجود نداشته باشد هرکاری را که انسان انجام بدهد بی فایده و ابتر است. خداوند می فرماید که عاقبت برای متقین است. اگر کسی می خواهد تشکیل خانواده بدهد و انتظار دارد که در آینده از آن خانواده انسان هایی بزرگ به جامعه عرضه شود این امر فقط زمانی ممکن است که اساس آن خانواده بر پایه تقوا بنا نهاده شود. اگر یک بازاری به فکر معاش خانواده است باید تقوا داشته باشد ، در غیر اینصورت با ورود مال حرام، در آن خانه و در آن نسل برکتی وجود نخواهد داشت. اگر کسی می خواهد مدیریت موفق داشته باشد و بلکه در مدیریت خود عصمت داشته باشد راه آن تقوی است. در روایت است که" اذا علم الله حسن نيه من احد اکتنفه بالعصمه "( بحار الانوار ج75 ص 188) اگر خداوند بداند نیت بنده اش خیر است او را در کارهایش معصوم و مصون از خطا می کند.

 

-         صداقت در معامله، عامل برکت

یک مرد عرب یک کیسه گندم را به یک زنی از قبیله  قریش فروخت، آن زن پس از آنکه گندم را خرید و با خود برد متوجه شد که گندم ها فاسد است و قابل مصرف نیست و آن مرد گندم خراب را به او فروخته ، آن زن و برادرش با عصبانیت نزد مرد عرب آمدند و با او درگیر شدند، یکی از صحابه رسول الله(صلی الله علیه واله) آنها را به محضر حضرت برد، حضرت به مرد گندم فروش گفت به من بگو آیا می دانستی که گندم خراب است و قابل مصرف نیست؟، مرد عرب پاسخ داد بله یا رسول الله می دانستم ولی به پول آن احتیاج داشتم و مجبور بودم جنس فاسد را به آن زن تحویل بدهم، حضرت فرمود بگو ببینم آیا این پولی که از فروش گندم های فاسد به دست آوردی برای تو برکت داشت؟ گفت نه یا رسول الله ،فردای آن روز فرزند من مریض شد و مقدار زیادی  از پول دریافتی را خرج بیماری فرزندم کردم،  صحبت که به اینجا رسید آقا رسول الله(صلی الله علیه واله) روبه اصحاب نموده و فرمودند اگر فروشنده و خریدار در معامله صداقت داشته باشند خداوند متعال به هر دوی آنها برکت عطا خواهد نمود، اما اگر دروغ بگویند و عیب کالای مورد معامله را پنهان نمایند خداوند متعال برکت را از هر دو طرف آنها دریغ خواهد نمود.

-         برکت در دست خداوند

برکت در ثروت و معامله نیست بلکه در دست خداوند است. سببیت در دست خداوند است. اهل بازار و کسانی که صبح جهت تأمین معاش از خانه بیرون می روند دست هایشان را به درگاه خداوند رو به بالا بگیرند و بگویند"اللهم وفر ملكتي بالبركة فيه " یعنی خدایا با برکت خودت به مال من وسعت عطا بفرما!

بدانید که در دروغ گفتن ، رشوه دادن ، خیانت ، خدعه و فریب دیگران خداوند متعال برکت وسببیت برای گشایش قرار نداده است. کسانی هستند که دیگران را فریب می دهند و از اینکه زرنگی کرده اند خوشحال هم می شوند ولی نمی دانند که وبال این کار گریبانگیرشان خواهد شد و هیچ زیرکی بالاتر از صداقت نیست.

 

 

-         تقوا عامل زیبایی چهره جامعه

اگر قدرت روحی تقوا در جامعه وجود نداشته باشد چهره جامعه زشت خواهد شد. آنچیزی که روزگار و جامعه را آلوده و زشت می نمایند انسان ها هستند وگرنه روزگار زشت نیست، خداوند چیزی را  زشت خلق نکرده است. یک شعری را  علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نقل کرده، که منسوب به عبدالمطلب ، جد نبی گرامی اسلام است و شعر زیبا و سخن گرانبهایی است؛ می فرماید:

يعيب الناس كلهم زمانا * وما لزماننا عيب سوانا *نعيب زماننا والعيب فينا * ولو نطق الزمان بنا هجانا *إن الذئب يترك لحم ذئب * ويأكل بعضنا بعضا عيانا * لبسنا للخداع مسوك طيب * فويل للغريب إذا أتانا

می فرماید که به روزگار  دائماً ایراد می گیریم، در حالی که عیب روزگار ما هستیم، -زمان که عیبی ندارد، مگر در ذات لحظه ها عیبی می تواند وجود داشته باشد.- اگر خداوند به زمان و روزگار زبان حرف زدن بدهد و شروع به سخن گفتن نمایند چه بسیار از عیب های ما صحبت خواهند کرد، در ادامه می گوید گرگ در حالی که جانور است گوشت گرگ دیگر را نمی خورد ولی بعضی از ما انسان ها آشکارا گوشت یکدیگر را می خوریم. برای فریب دادن یکدیگر پوست آهو را بر سر وروی خود می کشیم، وای بر حال آن غریب و ناشناس و مسافری  که از همه جا بی خبر بیاید و ببیند که یک آهو به او دارد کالایی می فروشد اما غافل از اینکه در زیر آن پوستین چیز دیگری وجود دارد.

-         محاذات، حقیقت و روح نماز

حقیقت  و روح نماز آن است که انسان در حضور، در محاذات و در برابر عظمت خداوند متعال حاضر شود،  این روح نماز است و اگر وجود نداشته باشد نماز بی روح خواهد بود و تمام عظمت نماز به این روح است. « أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه14) همه چیز در این ذکر است و به همین سبب در روایت داریم که گاهی از کل نماز یک سجده قبول می شود  و گاهی یک رکوع و یا یک قیام ، زیرا فقط در همان مقدار از نماز انسان متوجه بوده است که در چه جایگاه و در برابر چه عظمتی قرار گرفته است. بعضی اوقات نماز را مانند لباسی مچاله شده، مچاله می کنند" ثمّ تلفّ كما يلفّ الثوب الخلق ويضرب بها وجه صاحبها " و آن را به صورت صاحبش می زنند و از آن شدیدتر هم وجود دارد و آن در مورد بعضی افراد است که از زمان شروع نماز، خداوند بر آنها لعنت می فرستد چون مظلمه  و خیانت بر گردن دارند.

حقیقت نماز این جمله است« حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک » یعنی خدایا روح من را در مقابل نور عرش خودت قرار بده! وقتی انسان در برابر خداوند متعال قرار گرفت مقایسه را شروع کرده و خودش را با ذات لایتناهی مقایسه خواهد کرد ، نمازگزار در این مقایسه یک سیر و حرکت را آغاز میکند  که سیر آسمانی و ملکوتی است ،سیر در عرش خداوند متعال  است که کل کائنات، عرش خداوند است و در انتهای این عرش به خلاء لایتناها می رسد و بعد از آن می فهمد که راه معرفت عجز از معرفت است!

-         ایستادن ذره در برابر لایتناها، کرامتی الهی به انسان

انسان در نماز در دو محور سیر خواهد نمود اول سیر در کائنات چون خداوند متعال در کائنات خودش تجلی یافته است و انسان هم در نماز می خواهد در برابر خداوند قرار گیرد و دوم سیر در اسماء و صفات خداوند و اسماء وصفات خداوند هم در این کائنات تجلی یافته است«اللهم انی اسئلک باسمائک التی ملات ارکان کل شیء. » وقتی انسان در نماز در محاذات خداوند و در برابر عظمت خداوند متعال  ایستاد و مقایسه و سیر شروع شد در همان ابتدا ی سیر انسان متوجه می شود که باید برگردد و جلو رفتنی نیست،چون دو طرف هیچ سنخیتی ندارند ذره با لایتناهی تناسبی ندارد و اینکه ذره بیاید در برابر لایتناهی بایستد اهانت به لایتناهی است و اینجاست که انسان متوجه می شود که چرا امام سجاد(علیه السلام) فرموده است " الهی لولا الواجب من قبول امرک لنزهتک من ذکری ایاک "(مناجات الذاکرین) یعنی خدایا این که من در برابر تو بایستم اهانت به توست. اگر واجب الطاعه نبودی تو را منزه می دانستم که من ذره در برابر تو بایستم و چه کرامت بزرگی است اینکه خداوند متعال به ذره اذن ایستادن در برابر لایتناهی را داده است. طبعاً انسان باید با وسع ناچیز خودش شروع نماید و در جمال و جلال خداوند غرق شود، ذره مگر می تواند درلایتناهی سیر نماید و بر جمال و جلال لایتناهی  احاطه پیدا نماید، این جاست که پیامبر(صلی الله علیه واله ) می فرماید«الهی لانحصی ثناء علیک» خدایا ما نمی توانیم که ثنای تو را احصاء نماییم« انت كما اثنيت علي نفسك » پروردگارا  اگر کسی بخواهد لایتناهی را ثنا بگوید،آن خود لایتناهی است که باید خودش را ثنا گوید. خدایا تو خودت باید ثناگوی خودت باشی. به همین دلیل است که در علم کلام می گویند که اسماء الله توقیفی است و کسی نمی تواند از خودش اسم در بیاورد و به خداوند نسبت دهد.

-       احساس نقص و کوچکی در برابر عظمت خداوند، سرمایه عظیم تربیتی

آن چیزی که در این سیر فوق العاده مهم است ، مخصوصاً از جهت تربیتی ، این است که انسان همین که وارد این سیر می شود در خودش احساس نقص و کوچکی می کند و این یک سرمایه تربیتی بزرگی است که برای انسان صیانت و اصلاح و تهذیب نفس به ارمغان می آورد و اهل بیت و پیامبر(صلی الله علیه واله) در اوج این احساس کوچکی ایستاده اند آنچنانکه امام سجاد(علیه السلام) اینگونه می فرماید« انا بعد اقل الاقلین و اذل الاذلین و مثل الذرة او دونها»: (پروردگارا) و اینک من (در برابر تو) کوچک تر از همه کوچکان و ذلیل تر از همه ذلیلان هستم، همچون ذره ای و بلکه کمتر از آن.فقط خداوند می داند که در این کلام چه حقیقتی نهفته است. حضرت «انا» را تعریف نموده است همانطور که افراد زیادی «من» را تعریف کرده اند، در شعر حافظ هم موضوع تعریف از «من» را می توانید ملاحظه نمایید، رجل خراسانی از شبستری سؤال می کند که من را تعریف کند و او نیز با شرف عرفانی خاص خودش من را تعریف می کند

که باشم من، مرا از خود خبر کن           چه معنی دارد این ، در خود سفر کن

مسافر چون بود ، رهرو کدام است            که را گویم که او مرد تمام است

تعریف «من» را از امام سجاد(علیه السلام) باید خواست. حضرت می فرماید اقل الاقلین، کمترین کمترین ها ولی می بیند نشد  عرض می کند، و اذل الاذلین، ذلیل ترین ذلیل ها، و باز ملاحظه می نماید که در برابر خداوند این هم زیاد است،و مثل الذره، حضرت خودش را به ذره تشبیه می نماید،این قابل توجه انسان هایی است متکبر و اهل تفاخر و چشم وهم چشمی و کسانی که با منیت دارایی مادی خودشان را به رخ دیگران می کشند و قلب آنها را می شکنند ، انسان اگر معرفت پیدا کند اینگونه خواهد بود که خودش را مثل ذره می بیند ذره یعنی چه  همان که هزاران  هزار از آن  نمی تواند کفه ترازو را تکان دهد و وقتی حضرت می بیند که این تعبیر هم زیاد است یک جمله می فرماید و همه چیز را در این یک جمله تمام می کند، او دونها، که در این دونها مراتب زیادی نهفته است. یعنی از ذره هم کوچک تر، از ذره کوچک تر دیگر چه می شود؟! و پیامبر (صلی الله علیه واله) در این باب بیش از همه پیش رفته و در جایگاهی ایستاده است که همه باید به تماشای آن بیایند، به احساس نقص پیامبر(صلی الله علیه واله)توجه کنید، همینکه خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را به عالم ملکوت برد که ما در مورد اینکه کجاست چیزی نمی دانیم، و به مقام « ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌ »(نجم-آیه8و9) که ما آنرا درک نمی کنیم،خداوند، پیامبر(صلی الله علیه واله) را به آنجا برد، اما چه موقع برد آیا در عالم ذر برده یا زمان دیگر ما نمیدانیم، ولی روایت می گوید خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را برد تا جایی که آن دستگاه عظیم لایتناهی را از نزدیک مشاهده نماید و اینکه چطور از نزدیک مشاهده نموده است را هم نمی دانیم. اما یک جمله گفته اند که غوغا است و آن اینکه پیامبر(صلی الله علیه واله) در آن مقام یک نگاه به خود و یک نگاه به عظمت خداوند انداخت و عرق ریخت ، این عرق ریختن خیلی ارزش دارد، چون این عرق انفعال یافتن در برابر عظمت خداوند است و بسیار ارزش دارد که انسان در برابر عظمت خداوند منفعل و خاضع و ذوب شود. پیامبر(صلی الله علیه واله) دائماً عرق می ریخت و خداوند قدر آن عرق ریختن را می دانست و شایسته بود حق آن عرق ریختن را ادا نماید،اما چطور؟، خداوند از آن قطرات پیامبران دیگر را خلق نمود و از هر یک قطره یک پیامبر خلق شد به همین دلیل است که پیامبران بیش از هر انسان دیگری در برابر عظمت خداوند متعال خاضع ، منفعل و محو هستند

از خداوند متعال می خواهیم حقیقت این روایات را نصیب ما نماید.

 


 

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         راه کسب امنیت ، تقواست

تقوا یعنی انسان خودش را با اراده خداوند تنظیم نماید و در این صورت ترس و اضطرابی وجود ندارد و در این حالت انسان امنیت خواهد داشت« إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ »(دخان-آیه51)،« أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »(یونس-آیه62) انسان با تقوا وارد ولایت خداوند می شود و ولایت خداوند قلعه ی امنیت است" کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی " چنین انسانی عاقبتش بشارت داده شده است.چقدر خوب است که انسان در لحظه ی مرگ بشارت داشته باشد . خداوند می فرماید متقیان بشارت دارند و در هنگام مرگ به آنها مژدگانی می دهند«الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »( یونس – آیه ٦٤)چقدر آیه ی زیبایی است.  خداوندمی فرماید آن انسانی که پاک و با تقوا زندگی بکند در پایان زندگی برای او بشارت دارم. خداوند هم در دنیا و هم در آخرت به چنین انسان هایی بشارت می دهد. یعنی هنوز جان از بدن خارج نشده و در حالت احتضار آن بشارت وعده داده شده را به انسان متقی می دهند و این پذیرایی، پذیرایی قطعی است و لذا خداوند در دنباله آیه می فرماید در سنت من  تغییری اتفاق نخواهد افتاد«ذلک هو الفوز العظیم» فوز عظیم آن نیست که انسان برای شندرغاز کار حرام این بشارت را از دست بدهد، بشارت بزرگ وفوز عظیم آن است که انسان این مقام را از دست ندهد. بشری چیست؟ حضرت امام صادق(علیه السلام) این بشارت را تعریف می کند. حضرت می فرماید خداوند متعال در قیامت اعمال بندگان را قبول نمی کند الا با این امری که شما در آن قرار گرفته اید، یعنی به خداوند و نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله ) و به ولایت و امامت علی(علیه السلام)) و اولاد علی(علیه السلام)) ایمان داشته باشید.اگر این ایمان نباشد هیچ عملی قبول نیست. و در ادامه فرمود" ما بين أحدكم وبين أن يرى ما تقر به عينه الا ان تبلغ نفسه هذه " حضرت با دست به گلوی مبارکشان اشاره کرده وفرمود فاصله شما و دیدن آن مقاماتی که باعث چشم روشنی شماست، به اندازه این مقدار است که جان شما به گلو برسد، یعنی در حالت احتضار که جان بیرون می رود انسان آن مقامات را می بیند." ثم أهوى بيده إلى الوريد "و با دست  به گلو اشاره کرد. حضرت این مطلب را فرمود و سکوت کرد. راوی می گوید با خودم فکر کردم که در حالت احتضار انسان چه چیزی را می بیند و حضرت هم هیچ اشاره ای نکرد. هیبت امام من را گرفت. راوی می گوید معلى بن خنیس که کنار من نشسته بود دست مرا فشار داد و گفت از حضرت بپرس که مؤمن در لحظه آخر عمر چه چیزی را خواهد دید.به حضرت گفتم آقا بفرمایید که چه چیزی را خواهد دید؟ حضرت فرمود خواهد دید، ده بار از حضرت همین سوال را پرسیدم وحضرت فقط می فرمود خواهد دید تا در مرتبه دهم گریه کردم و گفتم جانم به قربان شما من دینم را از شما گرفته ام ، به من بگویید مؤمن در حال احتضار چه چیزی خواهد دید، حضرت فرمود به خدا قسم همین که جان به گلو رسید خواهد دید آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) و علی مرتضی(علیه السلام) را«یدخلان جمیعاً علی المؤمن فیجلس رسول الله عند رأسه و علی عند رجله» در هنگام احتضار مؤمن خواهد دید که در باز می شود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) وارد می شوند پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالای سر مؤمن و علی (علیه السلام) طرف پاهای او خواهد نشست. در آن هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) به محتضر خواهد گفت " يا ولي الله أبشر أنا رسول الله اني خير لك مما تركت من الدنيا " ای ولی الله بشارت باد بر تو که من رسول الله هستم و در ادامه میفرماید من برای تو بهتر از هرچیزی هستم که در دنیا باقی گذاشتی و آمدی،بعد از آن پیامبر(صلی الله علیه و آله) بلند خواهد شد و حضرت علی(علیه السلام) بر بالای سر محتضر خواهد  نشست و خواهد گفت" یا ولي الله أبشر أنا علي بن أبي طالب الذي كنت تحبه اما لأنفعنّک " من همان علی هستم که مرا بسیار دوست می داشتی به خدا قسم امروز از دست تو خواهم گرفت و به داد تو خواهم رسید و به تو نفع خواهم رساند. بعد امام صادق(علیه السلام) فرمودند که این جریان را قرآن بیان نموده است، راوی پرسید جانم به قربان شما در کجای قرآن آمده است؟ حضرت فرمودند مگر سوره ی یونس را نخوانده ای که می فرماید« الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »

 

-          ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ مقتدر ترین و صلح طلب ترین ارتش منطقه

 

29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران است. از ارتش عزیزمان و از 48هزار شهید ارتش در  راه عزت و استقلال کشور ، تجلیل می کنیم. ارتش ما در حال حاضر قوی ترین ارتش منطقه و در عین حال صلح طلب ترین ارتش در منطقه می باشد. ارتش ما در سایه پیشرفت عظیم علمی در فنون نظامی به یک ارتش بین المللی تبدیل شده است و برای اولین بار در طول تاریخ، نیروی دریایی ما در آب های بین المللی حاضر شد وناوهای نیروی دریایی ایران تا نزدیکی آمریکا و اسرائیل رفتند، هنگامی که ناوهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران از کانال سوئز عبور می کردند اسرائیلی های غاصب بشدت ضجه و فریاد زدند ولی فایده ای نداشت. اینکه ارتش ما با این هیبت و صلابت و در هزاران کیلو متر دورتر از مرزهای کشور قدرت خودش را به نمایش می گذارد، موجب نهایت غرور مقدس برای ملت بزرگ ماست. الآن به برکت وجود ارتش و سپاه در نا امن ترین منطقه دنیا،کشور ما امن ترین کشور است و نیروهای مسلح با این دانش و اقتدار برای ما سرمایه ملی هستند و ما باید قدر دان آنها باشیم و از آنها تشکر کنیم.

 

-         خفت ابرقدرت در طرح استراتژی جدید هسته ای

دولت اوباما یک استراتژی جدید هسته ای تدوین نموده و در 50 صفحه منتشر کرده است و در آن به صورت تلویحی کشور ما را به بمباران هسته ای تهدید کرده اند. دقت کنید که چقدر ناشی گری کرده اند و بسیار ناشیانه کشور ما را به عنوان یک ابرقدرت به دنیا معرفی کرده اند، چون به کشور ضعیف که با بمب هسته ای حمله نمی کنند. در مقابل امریکا خودش را در برابر ایران بسیار کوچک و حقیر کرده است این ابرقدرت تمام هم و غمش را بر روی صرافی های دنیا متمرکز کرده است که مبادا به دست یک صراف پول به ایران منتقل شود. دوسال قبل که بحران کمبود مرغ در ایران به وجود آمد و کنجاله برای غذای مرغ پیدا نمی شد، در آن زمان هم خودشان را تا حد کنجاله تنزل دادند و گفتند که راه ورود هرگونه کنجاله را به ایران خواهیم بست!!.

 

-    نبودن نظام ولایی در دوران گذشته، عامل تفکیک قسمتی از خاک ایران

 

اوباما در شعار تبلیغات ریاست جمهوری امریکا گفت اگر به من رأی بدهید بدون واسطه با رئیس جمهور ایران مذاکره خواهم کرد و این موضوع در تاریخ امریکا دیده نشده است که رئیس جمهور امریکا شأن و اعتبار کشوری دیگر را این قدر بالا ببرد. بوش بعد از 8 سال ریاست جمهوری امریکا یک کتابی نوشته و در آن بیان نموده امریکا که به عراق حمله کرد مقدمه ای برای حمله به ایران بود، اما برای ما مقدور نشد که به ایران حمله کنیم. ما بسیار تأسف می خوریم از اینکه چرا این اقتدار در دوران های گذشته در اختیار کشور ما نبوده است و خاک کشور ما تاراج شده است. از یک طرف روسیه، ازیک طرف انگلستان و از یک طرف امریکا به کشور ما دست درازی کردند و ما خاک گرانبهای بسیاری را از کشورمان از دست دادیم و در یکصد سال اخیر بیش از یک میلیون کیلومتر از ایران جدا شده است.بعد از دوران صفویه هم از جهت علمی و هم از جهت نظامی افول کردیم. مردم ستمدیده و بزرگ ما در صحنه حاضر بودند و هیچ وقت برای کشور کم نگذاشتند. آن زمانی که روسیه می خواست 17 شهر ایران را از دست ما خارج کند با فتوای علما مردم زیادی به جنگ آنها رفتند ولی شاه قاجار پشت ملت و علما را خالی کرد و گفت اسلحه که هیچ، من غذای این مردم را هم نمی توانم تأمین کنم. ببینید که چقدر باید خون گریه کنیم. سه کشور آذربایجان و ارمنستان و گرجستان را از ایران جدا کردند و شوروی سابق تعمداً آنها را به سه کشور تقسیم کرد تا آنها نتوانند تحرکی بر علیه شوروی انجام بدهند.عمداً ارمنی ها را به ایروان  کوچاند تا اقوام متعارض را درگیر کند همه این بلاها به این خاطر بر سر کشور ما آمد  که نظام ایران، نظام ولایی نبود.

 

-         سپاه، طرح امام خمینی در راستای صیانت از  آینده انقلاب اسلامی

به مناسبت روز تأسیس سپاه از سپاه تجلیل می نمایم. سپاه  صرفاً یک نیروی نظامی نیست. سپاه مأموریت های زیاد و متنوعی دارد. وظیفه نیروهای مسلح دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور است، اما در اصل 150 قانون اساسی نوشته شده است که مأموریت اصلی سپاه  پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی است. سپاه یک نیروی موازی با سایر نیروهای نظامی نیست. سپاه خاری در چشم دشمنان است. سپاه نقطه یأس دشمنان انقلاب اسلامی است. علت اینکه سپاه اینقدر مورد هجمه است آن است که از اول انقلاب در خنثی نمودن توطئه های مختلف علیه نظام نقش داشته است، این بسیج وسپاه بودند که جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل نمودند. سپاه در خنثی نمودن توطئه های امریکا در خاورمیانه و افغانستان و عراق و لبنان و سوریه نقش داشته است. سپاه در عرصه سازندگی و  انجام و پیشبرد پروژه های ملی و خنثی نمودن توطئه تحریم اقتصادی نقش کلانی ایفا نموده است.الآن در عرصه جنگ نرم هم اگر سپاه نبود معلوم نبود در چه نقطه ای ایستاده بودیم. امام خمینیره تشخیص دادند که انقلاب اسلامی با این حجم تهدیدات که از شرق و غرب آغاز شده است  به یک مجموعه ی جهادی و حماسی نیاز مبرم داردو لذا سپاه را تأسیس کردند.

 

-         خلخال، گنج پنهان

 

این هفته  توفیق حضور درمنطقه خلخال حاصل شد  منطقه وسیع خلخال و قابلیت ها و استعدادهای آن مخصوصاً در فصل کنونی دیدنی است.غرض از سفر ملاحظه پروژه های جهادکشاورزی از نزدیک بود و فقط این را می توانم بگویم که در کشور ما منطقه خلخال یک گنج پنهان است.البته در شهرهای دیگر استان هم قابلیت های مشابه وجود دارد. بهترین خاک با عالی ترین ترکیب در بخش اعظم منطقه خلخال وجود دارد و منطقه برای گردشگری فوق العاده است. سدهای معیشتی زده شده اما کافی نیست و آب از نقاط مختلف خلخال به قزل اوزن ریخته می شود و سهم عظیم آب قزل اوزن را آب منطقه خلخال تولید می کند آبهایی که  از دسترسی وبهره برداری ما خارج می شود و می رود.

 

-         مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران

بنده در این سفر خوب فهمیدم که چرا یکی از مقامات بزرگ امریکایی اخیراً گفته است که ایرانی ها خودشان هم نمی دانند که اقتصادشان چقدر مقاوم و چقدر زیرساخت هایشان قوی است! بنده در این سفرکاملاً متوجه شدم که مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران است، در این سفر کلام امام صادق(علیه السلام) را درک کردم که حضرت فرموده است برای من مساوی است که کار را به ناشی یا خائن بسپارم!"لا اوبالی الی من ائتمنت" برای من هیچ فرقی نمی کند که به کدام یک از آن دو اعتماد کنم ناشی یا خائن. حضرت ناشی را خائن نام نهاد. حضرت در حوزه مدیریت با این بیان غوغا کرده است. البته بنده به هیچ کس تعریض ندارم، اما می خواهم بگویم که در از دست دادن فرصتها ما خالق ازاله فرصت هستیم. الان هم از مشگین و هم گرمی و هم مغان و هم خلخال آب از استان خارج می شود و اگر این آب ها مهار بشود گردش مالی استان و تولیدات استان نه تنها نیاز های داخل استان را کفاف می کند بسیاری از نیازهای کشور را هم می تواند پاسخ گو باشد. استان ما قابلیت هایی دارد که تمام استان های دیگر به آن غبطه می خورند. هم اکنون استان هایی داریم که در بحران بی آبی گرفتار هستند و آینده آنها وحشتناک است و در آینده نه چندان دور شهرهایی در معرض زوال قرار خواهند گرفت، اما استان ما مصداق این آیه است که خداوند در قرآن فرموده است« بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ »(سباء-آیه15) وحالا مردم ما چشم به مسئولان دارند و می خواهند ببینند که مسئولان چکار خواهند کرد.

 

-         اگر اردبیل نبود ایران نبود

افراد زیادی به استان ما غبطه می خورند اما در این اواخر یک شخصیت عظیم بین المللی غبطه ی استان ما را خورده است.یک شخصیتی که نظیرش یافت نمی شود. حضرت آیت الله سیدحاتمی می فرماید در سفر اخیری که به عتبات عالیات مشرف شدم به خدمت حضرت آیت الله سیستانی رسیدم. آیت الله سیستانی فرمودند 63 سال است که در نجف هستم، تمام علما مدیون سلسله ی صفویه اند. اهالی اردبیل نتوانسته اند سلسله ی صفویه را به دنیا بشناسانند. آیت الله سیستانی فرمودند از خدا خواسته ام از عمرم حتی اگر یک روز هم باقی مانده باشد بتوانم به اردبیل بروم و مراقد صفویه را زیارت نمایم. آقای سیستانی فرمود تمام تاریخ جنگ چالدران که شاه جنگ، ایرانیان است را خوانده ام و چنان عاشق شهدای جنگ چالدران شده ام که آرزو می کنم بیایم مزار آن شهدای مدفون در حیات بقعه شیخ صفی الدین را زیارت نمایم ولی چون مقدور نیست از نجف آن شهدا را زیارت می کنم. چندسال قبل هم یکی از علمای بزرگ ما به محضر آیت الله سیستانی شرفیاب شد و آقای سیستانی به  خدمات صفویه اشاره نموده و سه بار فرمودند اگر اردبیل نبود ایران نبود و این جمله را قبل از ایشان استاد محیط طباطبایی گفته است اگر اردبیل و صفویه نبود الآن ایران وجود نداشت و تماماً تکه تکه می شد.

 

استان اردبیل با این همه قابلیت تاریخی و خدادادی و شایستگی فراوان انتظار دارد که جایگاه خودش را بیابد و این مرهون مسئولان توانمند است.

 

-        کلنگ زنی پروژه اتوبان اردبیل به مشگین شهر

 

خدا را شاکریم که در هفته آینده بزرگترین پروژه دولت فعلی در استان ما، آغاز خواهد شد .کلنگ ساخت اتوبان اردبیل به مشگین شهر  ان شاء الله روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به زمین زده خواهد شد و حدود120 میلیارد تومان هزینه این پروژه است . در این شرایط وانفسای دولت، صرف این هزینه برای استان ما ، کار بسیار بزرگی است. کارفرمای این پروژه قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه است و کار آنها تضمینی است.

 

-         تکمیل ظرفیت نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل توسط قرارگاه خاتم

 

قرارگاه خاتم 450 میلیارد تومان از دولت طلب دارد و 55 پروژه عظیم را در کشور اجرایی کرده است و الان نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل را می خواهند تکمیل کنند و 1420میلیاردتومان هزینه تکمیل نیروگاه است.سه سال، 1000 نفر در آن پروژه کار خواهند کرد واگر این نیروگاه تکمیل شود به اندازه کل مصرف گاز و بنزین استان اردبیل در انرژی کشور صرفه جویی خواهد شد. بنده در این مورد از تلاشهای مدیریت ارشد استان تشکر می کنم که توانست قرارگاه خاتم الانبیاء را پای کار بیاورد و از قرارگاه خاتم الانبیاء هم تشکر می کنم.

 

قرارگاه خاتم الانبیاء در استان های دیگر کار کرده بود و جهت طلب قرارگاه، نیروگاه استان ما را به قرارگاه داده بودند، بنده به دفتر رهبری و ریاست محترم جمهوری نامه ای نوشتم که این چه کاری است که بدهی استان دیگر را ما بدهیم،نامه بنده از طریق دفتر رهبری به دست فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء رسید و فرماندهی قرارگاه دراین باب قویاً ورود پیدا کردند و اکیپی به استان ما فرستادند و ایشان مصمم بودند که قضیه را جبران کنند و ما جداً تشکر می کنیم که در جبران آن قضیه موضوع تکمیل نیروگاه و پروژه عظیم اتوبان اردبیل مشکین را در  استان ما شروع کردند  و مجدداً تأکید می کنم که شروع این پروژه مرهون مدیریت ارشد استان است و آرزوی ما این است که تمام مسئولان دست به دست هم بدهند و به همین زودی کلنگ راه آهن اردبیل به مغان زده شود تا اصلی ترین مسیر ترانزیت بین المللی نصیب استان ما شود.

خطبه اول

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         ابتر بودن اعمال ، بدون تقوا

تقوا یک قدرت روحی در انسان است که انسان را در برابر شیرینی دنیا و شیرینی گناه و عمل حرام حفظ می نماید. اگر در مواجهه با شیرینی های دنیای مادی و هنگامی که دنیا به انسان چشمک می زند و در هنگامی که زمینه ی تعدی به حقوق و ناموس دیگران برای انسان فراهم می شود و  می تواند میلیاردها پول را بدون سند تصاحب کند در انسان قدرتی وجود داشته باشد که مانع آن خیانت شود به آن قدرت روحی، تقوا گفته می شود. اگر تقوا وجود نداشته باشد هرکاری را که انسان انجام بدهد بی فایده و ابتر است. خداوند می فرماید که عاقبت برای متقین است. اگر کسی می خواهد تشکیل خانواده بدهد و انتظار دارد که در آینده از آن خانواده انسان هایی بزرگ به جامعه عرضه شود این امر فقط زمانی ممکن است که اساس آن خانواده بر پایه تقوا بنا نهاده شود. اگر یک بازاری به فکر معاش خانواده است باید تقوا داشته باشد ، در غیر اینصورت با ورود مال حرام، در آن خانه و در آن نسل برکتی وجود نخواهد داشت. اگر کسی می خواهد مدیریت موفق داشته باشد و بلکه در مدیریت خود عصمت داشته باشد راه آن تقوی است. در روایت است که" اذا علم الله حسن نيه من احد اکتنفه بالعصمه "( بحار الانوار ج75 ص 188) اگر خداوند بداند نیت بنده اش خیر است او را در کارهایش معصوم و مصون از خطا می کند.

 

-         صداقت در معامله، عامل برکت

یک مرد عرب یک کیسه گندم را به یک زنی از قبیله  قریش فروخت، آن زن پس از آنکه گندم را خرید و با خود برد متوجه شد که گندم ها فاسد است و قابل مصرف نیست و آن مرد گندم خراب را به او فروخته ، آن زن و برادرش با عصبانیت نزد مرد عرب آمدند و با او درگیر شدند، یکی از صحابه رسول الله(صلی الله علیه واله) آنها را به محضر حضرت برد، حضرت به مرد گندم فروش گفت به من بگو آیا می دانستی که گندم خراب است و قابل مصرف نیست؟، مرد عرب پاسخ داد بله یا رسول الله می دانستم ولی به پول آن احتیاج داشتم و مجبور بودم جنس فاسد را به آن زن تحویل بدهم، حضرت فرمود بگو ببینم آیا این پولی که از فروش گندم های فاسد به دست آوردی برای تو برکت داشت؟ گفت نه یا رسول الله ،فردای آن روز فرزند من مریض شد و مقدار زیادی  از پول دریافتی را خرج بیماری فرزندم کردم،  صحبت که به اینجا رسید آقا رسول الله(صلی الله علیه واله) روبه اصحاب نموده و فرمودند اگر فروشنده و خریدار در معامله صداقت داشته باشند خداوند متعال به هر دوی آنها برکت عطا خواهد نمود، اما اگر دروغ بگویند و عیب کالای مورد معامله را پنهان نمایند خداوند متعال برکت را از هر دو طرف آنها دریغ خواهد نمود.

-         برکت در دست خداوند

برکت در ثروت و معامله نیست بلکه در دست خداوند است. سببیت در دست خداوند است. اهل بازار و کسانی که صبح جهت تأمین معاش از خانه بیرون می روند دست هایشان را به درگاه خداوند رو به بالا بگیرند و بگویند"اللهم وفر ملكتي بالبركة فيه " یعنی خدایا با برکت خودت به مال من وسعت عطا بفرما!

بدانید که در دروغ گفتن ، رشوه دادن ، خیانت ، خدعه و فریب دیگران خداوند متعال برکت وسببیت برای گشایش قرار نداده است. کسانی هستند که دیگران را فریب می دهند و از اینکه زرنگی کرده اند خوشحال هم می شوند ولی نمی دانند که وبال این کار گریبانگیرشان خواهد شد و هیچ زیرکی بالاتر از صداقت نیست.

 

 

-         تقوا عامل زیبایی چهره جامعه

اگر قدرت روحی تقوا در جامعه وجود نداشته باشد چهره جامعه زشت خواهد شد. آنچیزی که روزگار و جامعه را آلوده و زشت می نمایند انسان ها هستند وگرنه روزگار زشت نیست، خداوند چیزی را  زشت خلق نکرده است. یک شعری را  علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نقل کرده، که منسوب به عبدالمطلب ، جد نبی گرامی اسلام است و شعر زیبا و سخن گرانبهایی است؛ می فرماید:

يعيب الناس كلهم زمانا * وما لزماننا عيب سوانا *نعيب زماننا والعيب فينا * ولو نطق الزمان بنا هجانا *إن الذئب يترك لحم ذئب * ويأكل بعضنا بعضا عيانا * لبسنا للخداع مسوك طيب * فويل للغريب إذا أتانا

می فرماید که به روزگار  دائماً ایراد می گیریم، در حالی که عیب روزگار ما هستیم، -زمان که عیبی ندارد، مگر در ذات لحظه ها عیبی می تواند وجود داشته باشد.- اگر خداوند به زمان و روزگار زبان حرف زدن بدهد و شروع به سخن گفتن نمایند چه بسیار از عیب های ما صحبت خواهند کرد، در ادامه می گوید گرگ در حالی که جانور است گوشت گرگ دیگر را نمی خورد ولی بعضی از ما انسان ها آشکارا گوشت یکدیگر را می خوریم. برای فریب دادن یکدیگر پوست آهو را بر سر وروی خود می کشیم، وای بر حال آن غریب و ناشناس و مسافری  که از همه جا بی خبر بیاید و ببیند که یک آهو به او دارد کالایی می فروشد اما غافل از اینکه در زیر آن پوستین چیز دیگری وجود دارد.

-         محاذات، حقیقت و روح نماز

حقیقت  و روح نماز آن است که انسان در حضور، در محاذات و در برابر عظمت خداوند متعال حاضر شود،  این روح نماز است و اگر وجود نداشته باشد نماز بی روح خواهد بود و تمام عظمت نماز به این روح است. « أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه14) همه چیز در این ذکر است و به همین سبب در روایت داریم که گاهی از کل نماز یک سجده قبول می شود  و گاهی یک رکوع و یا یک قیام ، زیرا فقط در همان مقدار از نماز انسان متوجه بوده است که در چه جایگاه و در برابر چه عظمتی قرار گرفته است. بعضی اوقات نماز را مانند لباسی مچاله شده، مچاله می کنند" ثمّ تلفّ كما يلفّ الثوب الخلق ويضرب بها وجه صاحبها " و آن را به صورت صاحبش می زنند و از آن شدیدتر هم وجود دارد و آن در مورد بعضی افراد است که از زمان شروع نماز، خداوند بر آنها لعنت می فرستد چون مظلمه  و خیانت بر گردن دارند.

حقیقت نماز این جمله است« حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک » یعنی خدایا روح من را در مقابل نور عرش خودت قرار بده! وقتی انسان در برابر خداوند متعال قرار گرفت مقایسه را شروع کرده و خودش را با ذات لایتناهی مقایسه خواهد کرد ، نمازگزار در این مقایسه یک سیر و حرکت را آغاز میکند  که سیر آسمانی و ملکوتی است ،سیر در عرش خداوند متعال  است که کل کائنات، عرش خداوند است و در انتهای این عرش به خلاء لایتناها می رسد و بعد از آن می فهمد که راه معرفت عجز از معرفت است!

-         ایستادن ذره در برابر لایتناها، کرامتی الهی به انسان

انسان در نماز در دو محور سیر خواهد نمود اول سیر در کائنات چون خداوند متعال در کائنات خودش تجلی یافته است و انسان هم در نماز می خواهد در برابر خداوند قرار گیرد و دوم سیر در اسماء و صفات خداوند و اسماء وصفات خداوند هم در این کائنات تجلی یافته است«اللهم انی اسئلک باسمائک التی ملات ارکان کل شیء. » وقتی انسان در نماز در محاذات خداوند و در برابر عظمت خداوند متعال  ایستاد و مقایسه و سیر شروع شد در همان ابتدا ی سیر انسان متوجه می شود که باید برگردد و جلو رفتنی نیست،چون دو طرف هیچ سنخیتی ندارند ذره با لایتناهی تناسبی ندارد و اینکه ذره بیاید در برابر لایتناهی بایستد اهانت به لایتناهی است و اینجاست که انسان متوجه می شود که چرا امام سجاد(علیه السلام) فرموده است " الهی لولا الواجب من قبول امرک لنزهتک من ذکری ایاک "(مناجات الذاکرین) یعنی خدایا این که من در برابر تو بایستم اهانت به توست. اگر واجب الطاعه نبودی تو را منزه می دانستم که من ذره در برابر تو بایستم و چه کرامت بزرگی است اینکه خداوند متعال به ذره اذن ایستادن در برابر لایتناهی را داده است. طبعاً انسان باید با وسع ناچیز خودش شروع نماید و در جمال و جلال خداوند غرق شود، ذره مگر می تواند درلایتناهی سیر نماید و بر جمال و جلال لایتناهی  احاطه پیدا نماید، این جاست که پیامبر(صلی الله علیه واله ) می فرماید«الهی لانحصی ثناء علیک» خدایا ما نمی توانیم که ثنای تو را احصاء نماییم« انت كما اثنيت علي نفسك » پروردگارا  اگر کسی بخواهد لایتناهی را ثنا بگوید،آن خود لایتناهی است که باید خودش را ثنا گوید. خدایا تو خودت باید ثناگوی خودت باشی. به همین دلیل است که در علم کلام می گویند که اسماء الله توقیفی است و کسی نمی تواند از خودش اسم در بیاورد و به خداوند نسبت دهد.

-       احساس نقص و کوچکی در برابر عظمت خداوند، سرمایه عظیم تربیتی

آن چیزی که در این سیر فوق العاده مهم است ، مخصوصاً از جهت تربیتی ، این است که انسان همین که وارد این سیر می شود در خودش احساس نقص و کوچکی می کند و این یک سرمایه تربیتی بزرگی است که برای انسان صیانت و اصلاح و تهذیب نفس به ارمغان می آورد و اهل بیت و پیامبر(صلی الله علیه واله) در اوج این احساس کوچکی ایستاده اند آنچنانکه امام سجاد(علیه السلام) اینگونه می فرماید« انا بعد اقل الاقلین و اذل الاذلین و مثل الذرة او دونها»: (پروردگارا) و اینک من (در برابر تو) کوچک تر از همه کوچکان و ذلیل تر از همه ذلیلان هستم، همچون ذره ای و بلکه کمتر از آن.فقط خداوند می داند که در این کلام چه حقیقتی نهفته است. حضرت «انا» را تعریف نموده است همانطور که افراد زیادی «من» را تعریف کرده اند، در شعر حافظ هم موضوع تعریف از «من» را می توانید ملاحظه نمایید، رجل خراسانی از شبستری سؤال می کند که من را تعریف کند و او نیز با شرف عرفانی خاص خودش من را تعریف می کند

که باشم من، مرا از خود خبر کن           چه معنی دارد این ، در خود سفر کن

مسافر چون بود ، رهرو کدام است            که را گویم که او مرد تمام است

تعریف «من» را از امام سجاد(علیه السلام) باید خواست. حضرت می فرماید اقل الاقلین، کمترین کمترین ها ولی می بیند نشد  عرض می کند، و اذل الاذلین، ذلیل ترین ذلیل ها، و باز ملاحظه می نماید که در برابر خداوند این هم زیاد است،و مثل الذره، حضرت خودش را به ذره تشبیه می نماید،این قابل توجه انسان هایی است متکبر و اهل تفاخر و چشم وهم چشمی و کسانی که با منیت دارایی مادی خودشان را به رخ دیگران می کشند و قلب آنها را می شکنند ، انسان اگر معرفت پیدا کند اینگونه خواهد بود که خودش را مثل ذره می بیند ذره یعنی چه  همان که هزاران  هزار از آن  نمی تواند کفه ترازو را تکان دهد و وقتی حضرت می بیند که این تعبیر هم زیاد است یک جمله می فرماید و همه چیز را در این یک جمله تمام می کند، او دونها، که در این دونها مراتب زیادی نهفته است. یعنی از ذره هم کوچک تر، از ذره کوچک تر دیگر چه می شود؟! و پیامبر (صلی الله علیه واله) در این باب بیش از همه پیش رفته و در جایگاهی ایستاده است که همه باید به تماشای آن بیایند، به احساس نقص پیامبر(صلی الله علیه واله)توجه کنید، همینکه خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را به عالم ملکوت برد که ما در مورد اینکه کجاست چیزی نمی دانیم، و به مقام « ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌ »(نجم-آیه8و9) که ما آنرا درک نمی کنیم،خداوند، پیامبر(صلی الله علیه واله) را به آنجا برد، اما چه موقع برد آیا در عالم ذر برده یا زمان دیگر ما نمیدانیم، ولی روایت می گوید خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را برد تا جایی که آن دستگاه عظیم لایتناهی را از نزدیک مشاهده نماید و اینکه چطور از نزدیک مشاهده نموده است را هم نمی دانیم. اما یک جمله گفته اند که غوغا است و آن اینکه پیامبر(صلی الله علیه واله) در آن مقام یک نگاه به خود و یک نگاه به عظمت خداوند انداخت و عرق ریخت ، این عرق ریختن خیلی ارزش دارد، چون این عرق انفعال یافتن در برابر عظمت خداوند است و بسیار ارزش دارد که انسان در برابر عظمت خداوند منفعل و خاضع و ذوب شود. پیامبر(صلی الله علیه واله) دائماً عرق می ریخت و خداوند قدر آن عرق ریختن را می دانست و شایسته بود حق آن عرق ریختن را ادا نماید،اما چطور؟، خداوند از آن قطرات پیامبران دیگر را خلق نمود و از هر یک قطره یک پیامبر خلق شد به همین دلیل است که پیامبران بیش از هر انسان دیگری در برابر عظمت خداوند متعال خاضع ، منفعل و محو هستند

از خداوند متعال می خواهیم حقیقت این روایات را نصیب ما نماید.

 


 

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         راه کسب امنیت ، تقواست

تقوا یعنی انسان خودش را با اراده خداوند تنظیم نماید و در این صورت ترس و اضطرابی وجود ندارد و در این حالت انسان امنیت خواهد داشت« إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ »(دخان-آیه51)،« أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »(یونس-آیه62) انسان با تقوا وارد ولایت خداوند می شود و ولایت خداوند قلعه ی امنیت است" کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی " چنین انسانی عاقبتش بشارت داده شده است.چقدر خوب است که انسان در لحظه ی مرگ بشارت داشته باشد . خداوند می فرماید متقیان بشارت دارند و در هنگام مرگ به آنها مژدگانی می دهند«الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »( یونس – آیه ٦٤)چقدر آیه ی زیبایی است.  خداوندمی فرماید آن انسانی که پاک و با تقوا زندگی بکند در پایان زندگی برای او بشارت دارم. خداوند هم در دنیا و هم در آخرت به چنین انسان هایی بشارت می دهد. یعنی هنوز جان از بدن خارج نشده و در حالت احتضار آن بشارت وعده داده شده را به انسان متقی می دهند و این پذیرایی، پذیرایی قطعی است و لذا خداوند در دنباله آیه می فرماید در سنت من  تغییری اتفاق نخواهد افتاد«ذلک هو الفوز العظیم» فوز عظیم آن نیست که انسان برای شندرغاز کار حرام این بشارت را از دست بدهد، بشارت بزرگ وفوز عظیم آن است که انسان این مقام را از دست ندهد. بشری چیست؟ حضرت امام صادق(علیه السلام) این بشارت را تعریف می کند. حضرت می فرماید خداوند متعال در قیامت اعمال بندگان را قبول نمی کند الا با این امری که شما در آن قرار گرفته اید، یعنی به خداوند و نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله ) و به ولایت و امامت علی(علیه السلام)) و اولاد علی(علیه السلام)) ایمان داشته باشید.اگر این ایمان نباشد هیچ عملی قبول نیست. و در ادامه فرمود" ما بين أحدكم وبين أن يرى ما تقر به عينه الا ان تبلغ نفسه هذه " حضرت با دست به گلوی مبارکشان اشاره کرده وفرمود فاصله شما و دیدن آن مقاماتی که باعث چشم روشنی شماست، به اندازه این مقدار است که جان شما به گلو برسد، یعنی در حالت احتضار که جان بیرون می رود انسان آن مقامات را می بیند." ثم أهوى بيده إلى الوريد "و با دست  به گلو اشاره کرد. حضرت این مطلب را فرمود و سکوت کرد. راوی می گوید با خودم فکر کردم که در حالت احتضار انسان چه چیزی را می بیند و حضرت هم هیچ اشاره ای نکرد. هیبت امام من را گرفت. راوی می گوید معلى بن خنیس که کنار من نشسته بود دست مرا فشار داد و گفت از حضرت بپرس که مؤمن در لحظه آخر عمر چه چیزی را خواهد دید.به حضرت گفتم آقا بفرمایید که چه چیزی را خواهد دید؟ حضرت فرمود خواهد دید، ده بار از حضرت همین سوال را پرسیدم وحضرت فقط می فرمود خواهد دید تا در مرتبه دهم گریه کردم و گفتم جانم به قربان شما من دینم را از شما گرفته ام ، به من بگویید مؤمن در حال احتضار چه چیزی خواهد دید، حضرت فرمود به خدا قسم همین که جان به گلو رسید خواهد دید آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) و علی مرتضی(علیه السلام) را«یدخلان جمیعاً علی المؤمن فیجلس رسول الله عند رأسه و علی عند رجله» در هنگام احتضار مؤمن خواهد دید که در باز می شود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) وارد می شوند پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالای سر مؤمن و علی (علیه السلام) طرف پاهای او خواهد نشست. در آن هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) به محتضر خواهد گفت " يا ولي الله أبشر أنا رسول الله اني خير لك مما تركت من الدنيا " ای ولی الله بشارت باد بر تو که من رسول الله هستم و در ادامه میفرماید من برای تو بهتر از هرچیزی هستم که در دنیا باقی گذاشتی و آمدی،بعد از آن پیامبر(صلی الله علیه و آله) بلند خواهد شد و حضرت علی(علیه السلام) بر بالای سر محتضر خواهد  نشست و خواهد گفت" یا ولي الله أبشر أنا علي بن أبي طالب الذي كنت تحبه اما لأنفعنّک " من همان علی هستم که مرا بسیار دوست می داشتی به خدا قسم امروز از دست تو خواهم گرفت و به داد تو خواهم رسید و به تو نفع خواهم رساند. بعد امام صادق(علیه السلام) فرمودند که این جریان را قرآن بیان نموده است، راوی پرسید جانم به قربان شما در کجای قرآن آمده است؟ حضرت فرمودند مگر سوره ی یونس را نخوانده ای که می فرماید« الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »

 

-          ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ مقتدر ترین و صلح طلب ترین ارتش منطقه

 

29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران است. از ارتش عزیزمان و از 48هزار شهید ارتش در  راه عزت و استقلال کشور ، تجلیل می کنیم. ارتش ما در حال حاضر قوی ترین ارتش منطقه و در عین حال صلح طلب ترین ارتش در منطقه می باشد. ارتش ما در سایه پیشرفت عظیم علمی در فنون نظامی به یک ارتش بین المللی تبدیل شده است و برای اولین بار در طول تاریخ، نیروی دریایی ما در آب های بین المللی حاضر شد وناوهای نیروی دریایی ایران تا نزدیکی آمریکا و اسرائیل رفتند، هنگامی که ناوهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران از کانال سوئز عبور می کردند اسرائیلی های غاصب بشدت ضجه و فریاد زدند ولی فایده ای نداشت. اینکه ارتش ما با این هیبت و صلابت و در هزاران کیلو متر دورتر از مرزهای کشور قدرت خودش را به نمایش می گذارد، موجب نهایت غرور مقدس برای ملت بزرگ ماست. الآن به برکت وجود ارتش و سپاه در نا امن ترین منطقه دنیا،کشور ما امن ترین کشور است و نیروهای مسلح با این دانش و اقتدار برای ما سرمایه ملی هستند و ما باید قدر دان آنها باشیم و از آنها تشکر کنیم.

 

-         خفت ابرقدرت در طرح استراتژی جدید هسته ای

دولت اوباما یک استراتژی جدید هسته ای تدوین نموده و در 50 صفحه منتشر کرده است و در آن به صورت تلویحی کشور ما را به بمباران هسته ای تهدید کرده اند. دقت کنید که چقدر ناشی گری کرده اند و بسیار ناشیانه کشور ما را به عنوان یک ابرقدرت به دنیا معرفی کرده اند، چون به کشور ضعیف که با بمب هسته ای حمله نمی کنند. در مقابل امریکا خودش را در برابر ایران بسیار کوچک و حقیر کرده است این ابرقدرت تمام هم و غمش را بر روی صرافی های دنیا متمرکز کرده است که مبادا به دست یک صراف پول به ایران منتقل شود. دوسال قبل که بحران کمبود مرغ در ایران به وجود آمد و کنجاله برای غذای مرغ پیدا نمی شد، در آن زمان هم خودشان را تا حد کنجاله تنزل دادند و گفتند که راه ورود هرگونه کنجاله را به ایران خواهیم بست!!.

 

-    نبودن نظام ولایی در دوران گذشته، عامل تفکیک قسمتی از خاک ایران

 

اوباما در شعار تبلیغات ریاست جمهوری امریکا گفت اگر به من رأی بدهید بدون واسطه با رئیس جمهور ایران مذاکره خواهم کرد و این موضوع در تاریخ امریکا دیده نشده است که رئیس جمهور امریکا شأن و اعتبار کشوری دیگر را این قدر بالا ببرد. بوش بعد از 8 سال ریاست جمهوری امریکا یک کتابی نوشته و در آن بیان نموده امریکا که به عراق حمله کرد مقدمه ای برای حمله به ایران بود، اما برای ما مقدور نشد که به ایران حمله کنیم. ما بسیار تأسف می خوریم از اینکه چرا این اقتدار در دوران های گذشته در اختیار کشور ما نبوده است و خاک کشور ما تاراج شده است. از یک طرف روسیه، ازیک طرف انگلستان و از یک طرف امریکا به کشور ما دست درازی کردند و ما خاک گرانبهای بسیاری را از کشورمان از دست دادیم و در یکصد سال اخیر بیش از یک میلیون کیلومتر از ایران جدا شده است.بعد از دوران صفویه هم از جهت علمی و هم از جهت نظامی افول کردیم. مردم ستمدیده و بزرگ ما در صحنه حاضر بودند و هیچ وقت برای کشور کم نگذاشتند. آن زمانی که روسیه می خواست 17 شهر ایران را از دست ما خارج کند با فتوای علما مردم زیادی به جنگ آنها رفتند ولی شاه قاجار پشت ملت و علما را خالی کرد و گفت اسلحه که هیچ، من غذای این مردم را هم نمی توانم تأمین کنم. ببینید که چقدر باید خون گریه کنیم. سه کشور آذربایجان و ارمنستان و گرجستان را از ایران جدا کردند و شوروی سابق تعمداً آنها را به سه کشور تقسیم کرد تا آنها نتوانند تحرکی بر علیه شوروی انجام بدهند.عمداً ارمنی ها را به ایروان  کوچاند تا اقوام متعارض را درگیر کند همه این بلاها به این خاطر بر سر کشور ما آمد  که نظام ایران، نظام ولایی نبود.

 

-         سپاه، طرح امام خمینی در راستای صیانت از  آینده انقلاب اسلامی

به مناسبت روز تأسیس سپاه از سپاه تجلیل می نمایم. سپاه  صرفاً یک نیروی نظامی نیست. سپاه مأموریت های زیاد و متنوعی دارد. وظیفه نیروهای مسلح دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور است، اما در اصل 150 قانون اساسی نوشته شده است که مأموریت اصلی سپاه  پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی است. سپاه یک نیروی موازی با سایر نیروهای نظامی نیست. سپاه خاری در چشم دشمنان است. سپاه نقطه یأس دشمنان انقلاب اسلامی است. علت اینکه سپاه اینقدر مورد هجمه است آن است که از اول انقلاب در خنثی نمودن توطئه های مختلف علیه نظام نقش داشته است، این بسیج وسپاه بودند که جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل نمودند. سپاه در خنثی نمودن توطئه های امریکا در خاورمیانه و افغانستان و عراق و لبنان و سوریه نقش داشته است. سپاه در عرصه سازندگی و  انجام و پیشبرد پروژه های ملی و خنثی نمودن توطئه تحریم اقتصادی نقش کلانی ایفا نموده است.الآن در عرصه جنگ نرم هم اگر سپاه نبود معلوم نبود در چه نقطه ای ایستاده بودیم. امام خمینیره تشخیص دادند که انقلاب اسلامی با این حجم تهدیدات که از شرق و غرب آغاز شده است  به یک مجموعه ی جهادی و حماسی نیاز مبرم داردو لذا سپاه را تأسیس کردند.

 

-         خلخال، گنج پنهان

 

این هفته  توفیق حضور درمنطقه خلخال حاصل شد  منطقه وسیع خلخال و قابلیت ها و استعدادهای آن مخصوصاً در فصل کنونی دیدنی است.غرض از سفر ملاحظه پروژه های جهادکشاورزی از نزدیک بود و فقط این را می توانم بگویم که در کشور ما منطقه خلخال یک گنج پنهان است.البته در شهرهای دیگر استان هم قابلیت های مشابه وجود دارد. بهترین خاک با عالی ترین ترکیب در بخش اعظم منطقه خلخال وجود دارد و منطقه برای گردشگری فوق العاده است. سدهای معیشتی زده شده اما کافی نیست و آب از نقاط مختلف خلخال به قزل اوزن ریخته می شود و سهم عظیم آب قزل اوزن را آب منطقه خلخال تولید می کند آبهایی که  از دسترسی وبهره برداری ما خارج می شود و می رود.

 

-         مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران

بنده در این سفر خوب فهمیدم که چرا یکی از مقامات بزرگ امریکایی اخیراً گفته است که ایرانی ها خودشان هم نمی دانند که اقتصادشان چقدر مقاوم و چقدر زیرساخت هایشان قوی است! بنده در این سفرکاملاً متوجه شدم که مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران است، در این سفر کلام امام صادق(علیه السلام) را درک کردم که حضرت فرموده است برای من مساوی است که کار را به ناشی یا خائن بسپارم!"لا اوبالی الی من ائتمنت" برای من هیچ فرقی نمی کند که به کدام یک از آن دو اعتماد کنم ناشی یا خائن. حضرت ناشی را خائن نام نهاد. حضرت در حوزه مدیریت با این بیان غوغا کرده است. البته بنده به هیچ کس تعریض ندارم، اما می خواهم بگویم که در از دست دادن فرصتها ما خالق ازاله فرصت هستیم. الان هم از مشگین و هم گرمی و هم مغان و هم خلخال آب از استان خارج می شود و اگر این آب ها مهار بشود گردش مالی استان و تولیدات استان نه تنها نیاز های داخل استان را کفاف می کند بسیاری از نیازهای کشور را هم می تواند پاسخ گو باشد. استان ما قابلیت هایی دارد که تمام استان های دیگر به آن غبطه می خورند. هم اکنون استان هایی داریم که در بحران بی آبی گرفتار هستند و آینده آنها وحشتناک است و در آینده نه چندان دور شهرهایی در معرض زوال قرار خواهند گرفت، اما استان ما مصداق این آیه است که خداوند در قرآن فرموده است« بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ »(سباء-آیه15) وحالا مردم ما چشم به مسئولان دارند و می خواهند ببینند که مسئولان چکار خواهند کرد.

 

-         اگر اردبیل نبود ایران نبود

افراد زیادی به استان ما غبطه می خورند اما در این اواخر یک شخصیت عظیم بین المللی غبطه ی استان ما را خورده است.یک شخصیتی که نظیرش یافت نمی شود. حضرت آیت الله سیدحاتمی می فرماید در سفر اخیری که به عتبات عالیات مشرف شدم به خدمت حضرت آیت الله سیستانی رسیدم. آیت الله سیستانی فرمودند 63 سال است که در نجف هستم، تمام علما مدیون سلسله ی صفویه اند. اهالی اردبیل نتوانسته اند سلسله ی صفویه را به دنیا بشناسانند. آیت الله سیستانی فرمودند از خدا خواسته ام از عمرم حتی اگر یک روز هم باقی مانده باشد بتوانم به اردبیل بروم و مراقد صفویه را زیارت نمایم. آقای سیستانی فرمود تمام تاریخ جنگ چالدران که شاه جنگ، ایرانیان است را خوانده ام و چنان عاشق شهدای جنگ چالدران شده ام که آرزو می کنم بیایم مزار آن شهدای مدفون در حیات بقعه شیخ صفی الدین را زیارت نمایم ولی چون مقدور نیست از نجف آن شهدا را زیارت می کنم. چندسال قبل هم یکی از علمای بزرگ ما به محضر آیت الله سیستانی شرفیاب شد و آقای سیستانی به  خدمات صفویه اشاره نموده و سه بار فرمودند اگر اردبیل نبود ایران نبود و این جمله را قبل از ایشان استاد محیط طباطبایی گفته است اگر اردبیل و صفویه نبود الآن ایران وجود نداشت و تماماً تکه تکه می شد.

 

استان اردبیل با این همه قابلیت تاریخی و خدادادی و شایستگی فراوان انتظار دارد که جایگاه خودش را بیابد و این مرهون مسئولان توانمند است.

 

-        کلنگ زنی پروژه اتوبان اردبیل به مشگین شهر

 

خدا را شاکریم که در هفته آینده بزرگترین پروژه دولت فعلی در استان ما، آغاز خواهد شد .کلنگ ساخت اتوبان اردبیل به مشگین شهر  ان شاء الله روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به زمین زده خواهد شد و حدود120 میلیارد تومان هزینه این پروژه است . در این شرایط وانفسای دولت، صرف این هزینه برای استان ما ، کار بسیار بزرگی است. کارفرمای این پروژه قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه است و کار آنها تضمینی است.

 

-         تکمیل ظرفیت نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل توسط قرارگاه خاتم

 

قرارگاه خاتم 450 میلیارد تومان از دولت طلب دارد و 55 پروژه عظیم را در کشور اجرایی کرده است و الان نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل را می خواهند تکمیل کنند و 1420میلیاردتومان هزینه تکمیل نیروگاه است.سه سال، 1000 نفر در آن پروژه کار خواهند کرد واگر این نیروگاه تکمیل شود به اندازه کل مصرف گاز و بنزین استان اردبیل در انرژی کشور صرفه جویی خواهد شد. بنده در این مورد از تلاشهای مدیریت ارشد استان تشکر می کنم که توانست قرارگاه خاتم الانبیاء را پای کار بیاورد و از قرارگاه خاتم الانبیاء هم تشکر می کنم.

 

قرارگاه خاتم الانبیاء در استان های دیگر کار کرده بود و جهت طلب قرارگاه، نیروگاه استان ما را به قرارگاه داده بودند، بنده به دفتر رهبری و ریاست محترم جمهوری نامه ای نوشتم که این چه کاری است که بدهی استان دیگر را ما بدهیم،نامه بنده از طریق دفتر رهبری به دست فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء رسید و فرماندهی قرارگاه دراین باب قویاً ورود پیدا کردند و اکیپی به استان ما فرستادند و ایشان مصمم بودند که قضیه را جبران کنند و ما جداً تشکر می کنیم که در جبران آن قضیه موضوع تکمیل نیروگاه و پروژه عظیم اتوبان اردبیل مشکین را در  استان ما شروع کردند  و مجدداً تأکید می کنم که شروع این پروژه مرهون مدیریت ارشد استان است و آرزوی ما این است که تمام مسئولان دست به دست هم بدهند و به همین زودی کلنگ راه آهن اردبیل به مغان زده شود تا اصلی ترین مسیر ترانزیت بین المللی نصیب استان ما شود.

مدیر
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars

خطبه اول

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابی القاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         ابتر بودن اعمال ، بدون تقوا

تقوا یک قدرت روحی در انسان است که انسان را در برابر شیرینی دنیا و شیرینی گناه و عمل حرام حفظ می نماید. اگر در مواجهه با شیرینی های دنیای مادی و هنگامی که دنیا به انسان چشمک می زند و در هنگامی که زمینه ی تعدی به حقوق و ناموس دیگران برای انسان فراهم می شود و  می تواند میلیاردها پول را بدون سند تصاحب کند در انسان قدرتی وجود داشته باشد که مانع آن خیانت شود به آن قدرت روحی، تقوا گفته می شود. اگر تقوا وجود نداشته باشد هرکاری را که انسان انجام بدهد بی فایده و ابتر است. خداوند می فرماید که عاقبت برای متقین است. اگر کسی می خواهد تشکیل خانواده بدهد و انتظار دارد که در آینده از آن خانواده انسان هایی بزرگ به جامعه عرضه شود این امر فقط زمانی ممکن است که اساس آن خانواده بر پایه تقوا بنا نهاده شود. اگر یک بازاری به فکر معاش خانواده است باید تقوا داشته باشد ، در غیر اینصورت با ورود مال حرام، در آن خانه و در آن نسل برکتی وجود نخواهد داشت. اگر کسی می خواهد مدیریت موفق داشته باشد و بلکه در مدیریت خود عصمت داشته باشد راه آن تقوی است. در روایت است که" اذا علم الله حسن نيه من احد اکتنفه بالعصمه "( بحار الانوار ج75 ص 188) اگر خداوند بداند نیت بنده اش خیر است او را در کارهایش معصوم و مصون از خطا می کند.

 

-         صداقت در معامله، عامل برکت

یک مرد عرب یک کیسه گندم را به یک زنی از قبیله  قریش فروخت، آن زن پس از آنکه گندم را خرید و با خود برد متوجه شد که گندم ها فاسد است و قابل مصرف نیست و آن مرد گندم خراب را به او فروخته ، آن زن و برادرش با عصبانیت نزد مرد عرب آمدند و با او درگیر شدند، یکی از صحابه رسول الله(صلی الله علیه واله) آنها را به محضر حضرت برد، حضرت به مرد گندم فروش گفت به من بگو آیا می دانستی که گندم خراب است و قابل مصرف نیست؟، مرد عرب پاسخ داد بله یا رسول الله می دانستم ولی به پول آن احتیاج داشتم و مجبور بودم جنس فاسد را به آن زن تحویل بدهم، حضرت فرمود بگو ببینم آیا این پولی که از فروش گندم های فاسد به دست آوردی برای تو برکت داشت؟ گفت نه یا رسول الله ،فردای آن روز فرزند من مریض شد و مقدار زیادی  از پول دریافتی را خرج بیماری فرزندم کردم،  صحبت که به اینجا رسید آقا رسول الله(صلی الله علیه واله) روبه اصحاب نموده و فرمودند اگر فروشنده و خریدار در معامله صداقت داشته باشند خداوند متعال به هر دوی آنها برکت عطا خواهد نمود، اما اگر دروغ بگویند و عیب کالای مورد معامله را پنهان نمایند خداوند متعال برکت را از هر دو طرف آنها دریغ خواهد نمود.

-         برکت در دست خداوند

برکت در ثروت و معامله نیست بلکه در دست خداوند است. سببیت در دست خداوند است. اهل بازار و کسانی که صبح جهت تأمین معاش از خانه بیرون می روند دست هایشان را به درگاه خداوند رو به بالا بگیرند و بگویند"اللهم وفر ملكتي بالبركة فيه " یعنی خدایا با برکت خودت به مال من وسعت عطا بفرما!

بدانید که در دروغ گفتن ، رشوه دادن ، خیانت ، خدعه و فریب دیگران خداوند متعال برکت وسببیت برای گشایش قرار نداده است. کسانی هستند که دیگران را فریب می دهند و از اینکه زرنگی کرده اند خوشحال هم می شوند ولی نمی دانند که وبال این کار گریبانگیرشان خواهد شد و هیچ زیرکی بالاتر از صداقت نیست.

 

 

-         تقوا عامل زیبایی چهره جامعه

اگر قدرت روحی تقوا در جامعه وجود نداشته باشد چهره جامعه زشت خواهد شد. آنچیزی که روزگار و جامعه را آلوده و زشت می نمایند انسان ها هستند وگرنه روزگار زشت نیست، خداوند چیزی را  زشت خلق نکرده است. یک شعری را  علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نقل کرده، که منسوب به عبدالمطلب ، جد نبی گرامی اسلام است و شعر زیبا و سخن گرانبهایی است؛ می فرماید:

يعيب الناس كلهم زمانا * وما لزماننا عيب سوانا *نعيب زماننا والعيب فينا * ولو نطق الزمان بنا هجانا *إن الذئب يترك لحم ذئب * ويأكل بعضنا بعضا عيانا * لبسنا للخداع مسوك طيب * فويل للغريب إذا أتانا

می فرماید که به روزگار  دائماً ایراد می گیریم، در حالی که عیب روزگار ما هستیم، -زمان که عیبی ندارد، مگر در ذات لحظه ها عیبی می تواند وجود داشته باشد.- اگر خداوند به زمان و روزگار زبان حرف زدن بدهد و شروع به سخن گفتن نمایند چه بسیار از عیب های ما صحبت خواهند کرد، در ادامه می گوید گرگ در حالی که جانور است گوشت گرگ دیگر را نمی خورد ولی بعضی از ما انسان ها آشکارا گوشت یکدیگر را می خوریم. برای فریب دادن یکدیگر پوست آهو را بر سر وروی خود می کشیم، وای بر حال آن غریب و ناشناس و مسافری  که از همه جا بی خبر بیاید و ببیند که یک آهو به او دارد کالایی می فروشد اما غافل از اینکه در زیر آن پوستین چیز دیگری وجود دارد.

-         محاذات، حقیقت و روح نماز

حقیقت  و روح نماز آن است که انسان در حضور، در محاذات و در برابر عظمت خداوند متعال حاضر شود،  این روح نماز است و اگر وجود نداشته باشد نماز بی روح خواهد بود و تمام عظمت نماز به این روح است. « أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »(طه-آیه14) همه چیز در این ذکر است و به همین سبب در روایت داریم که گاهی از کل نماز یک سجده قبول می شود  و گاهی یک رکوع و یا یک قیام ، زیرا فقط در همان مقدار از نماز انسان متوجه بوده است که در چه جایگاه و در برابر چه عظمتی قرار گرفته است. بعضی اوقات نماز را مانند لباسی مچاله شده، مچاله می کنند" ثمّ تلفّ كما يلفّ الثوب الخلق ويضرب بها وجه صاحبها " و آن را به صورت صاحبش می زنند و از آن شدیدتر هم وجود دارد و آن در مورد بعضی افراد است که از زمان شروع نماز، خداوند بر آنها لعنت می فرستد چون مظلمه  و خیانت بر گردن دارند.

حقیقت نماز این جمله است« حَتّی تُقیم رُوحی بَینَ ضِیاءِ عَرشِک » یعنی خدایا روح من را در مقابل نور عرش خودت قرار بده! وقتی انسان در برابر خداوند متعال قرار گرفت مقایسه را شروع کرده و خودش را با ذات لایتناهی مقایسه خواهد کرد ، نمازگزار در این مقایسه یک سیر و حرکت را آغاز میکند  که سیر آسمانی و ملکوتی است ،سیر در عرش خداوند متعال  است که کل کائنات، عرش خداوند است و در انتهای این عرش به خلاء لایتناها می رسد و بعد از آن می فهمد که راه معرفت عجز از معرفت است!

-         ایستادن ذره در برابر لایتناها، کرامتی الهی به انسان

انسان در نماز در دو محور سیر خواهد نمود اول سیر در کائنات چون خداوند متعال در کائنات خودش تجلی یافته است و انسان هم در نماز می خواهد در برابر خداوند قرار گیرد و دوم سیر در اسماء و صفات خداوند و اسماء وصفات خداوند هم در این کائنات تجلی یافته است«اللهم انی اسئلک باسمائک التی ملات ارکان کل شیء. » وقتی انسان در نماز در محاذات خداوند و در برابر عظمت خداوند متعال  ایستاد و مقایسه و سیر شروع شد در همان ابتدا ی سیر انسان متوجه می شود که باید برگردد و جلو رفتنی نیست،چون دو طرف هیچ سنخیتی ندارند ذره با لایتناهی تناسبی ندارد و اینکه ذره بیاید در برابر لایتناهی بایستد اهانت به لایتناهی است و اینجاست که انسان متوجه می شود که چرا امام سجاد(علیه السلام) فرموده است " الهی لولا الواجب من قبول امرک لنزهتک من ذکری ایاک "(مناجات الذاکرین) یعنی خدایا این که من در برابر تو بایستم اهانت به توست. اگر واجب الطاعه نبودی تو را منزه می دانستم که من ذره در برابر تو بایستم و چه کرامت بزرگی است اینکه خداوند متعال به ذره اذن ایستادن در برابر لایتناهی را داده است. طبعاً انسان باید با وسع ناچیز خودش شروع نماید و در جمال و جلال خداوند غرق شود، ذره مگر می تواند درلایتناهی سیر نماید و بر جمال و جلال لایتناهی  احاطه پیدا نماید، این جاست که پیامبر(صلی الله علیه واله ) می فرماید«الهی لانحصی ثناء علیک» خدایا ما نمی توانیم که ثنای تو را احصاء نماییم« انت كما اثنيت علي نفسك » پروردگارا  اگر کسی بخواهد لایتناهی را ثنا بگوید،آن خود لایتناهی است که باید خودش را ثنا گوید. خدایا تو خودت باید ثناگوی خودت باشی. به همین دلیل است که در علم کلام می گویند که اسماء الله توقیفی است و کسی نمی تواند از خودش اسم در بیاورد و به خداوند نسبت دهد.

-       احساس نقص و کوچکی در برابر عظمت خداوند، سرمایه عظیم تربیتی

آن چیزی که در این سیر فوق العاده مهم است ، مخصوصاً از جهت تربیتی ، این است که انسان همین که وارد این سیر می شود در خودش احساس نقص و کوچکی می کند و این یک سرمایه تربیتی بزرگی است که برای انسان صیانت و اصلاح و تهذیب نفس به ارمغان می آورد و اهل بیت و پیامبر(صلی الله علیه واله) در اوج این احساس کوچکی ایستاده اند آنچنانکه امام سجاد(علیه السلام) اینگونه می فرماید« انا بعد اقل الاقلین و اذل الاذلین و مثل الذرة او دونها»: (پروردگارا) و اینک من (در برابر تو) کوچک تر از همه کوچکان و ذلیل تر از همه ذلیلان هستم، همچون ذره ای و بلکه کمتر از آن.فقط خداوند می داند که در این کلام چه حقیقتی نهفته است. حضرت «انا» را تعریف نموده است همانطور که افراد زیادی «من» را تعریف کرده اند، در شعر حافظ هم موضوع تعریف از «من» را می توانید ملاحظه نمایید، رجل خراسانی از شبستری سؤال می کند که من را تعریف کند و او نیز با شرف عرفانی خاص خودش من را تعریف می کند

که باشم من، مرا از خود خبر کن           چه معنی دارد این ، در خود سفر کن

مسافر چون بود ، رهرو کدام است            که را گویم که او مرد تمام است

تعریف «من» را از امام سجاد(علیه السلام) باید خواست. حضرت می فرماید اقل الاقلین، کمترین کمترین ها ولی می بیند نشد  عرض می کند، و اذل الاذلین، ذلیل ترین ذلیل ها، و باز ملاحظه می نماید که در برابر خداوند این هم زیاد است،و مثل الذره، حضرت خودش را به ذره تشبیه می نماید،این قابل توجه انسان هایی است متکبر و اهل تفاخر و چشم وهم چشمی و کسانی که با منیت دارایی مادی خودشان را به رخ دیگران می کشند و قلب آنها را می شکنند ، انسان اگر معرفت پیدا کند اینگونه خواهد بود که خودش را مثل ذره می بیند ذره یعنی چه  همان که هزاران  هزار از آن  نمی تواند کفه ترازو را تکان دهد و وقتی حضرت می بیند که این تعبیر هم زیاد است یک جمله می فرماید و همه چیز را در این یک جمله تمام می کند، او دونها، که در این دونها مراتب زیادی نهفته است. یعنی از ذره هم کوچک تر، از ذره کوچک تر دیگر چه می شود؟! و پیامبر (صلی الله علیه واله) در این باب بیش از همه پیش رفته و در جایگاهی ایستاده است که همه باید به تماشای آن بیایند، به احساس نقص پیامبر(صلی الله علیه واله)توجه کنید، همینکه خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را به عالم ملکوت برد که ما در مورد اینکه کجاست چیزی نمی دانیم، و به مقام « ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌ »(نجم-آیه8و9) که ما آنرا درک نمی کنیم،خداوند، پیامبر(صلی الله علیه واله) را به آنجا برد، اما چه موقع برد آیا در عالم ذر برده یا زمان دیگر ما نمیدانیم، ولی روایت می گوید خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را برد تا جایی که آن دستگاه عظیم لایتناهی را از نزدیک مشاهده نماید و اینکه چطور از نزدیک مشاهده نموده است را هم نمی دانیم. اما یک جمله گفته اند که غوغا است و آن اینکه پیامبر(صلی الله علیه واله) در آن مقام یک نگاه به خود و یک نگاه به عظمت خداوند انداخت و عرق ریخت ، این عرق ریختن خیلی ارزش دارد، چون این عرق انفعال یافتن در برابر عظمت خداوند است و بسیار ارزش دارد که انسان در برابر عظمت خداوند منفعل و خاضع و ذوب شود. پیامبر(صلی الله علیه واله) دائماً عرق می ریخت و خداوند قدر آن عرق ریختن را می دانست و شایسته بود حق آن عرق ریختن را ادا نماید،اما چطور؟، خداوند از آن قطرات پیامبران دیگر را خلق نمود و از هر یک قطره یک پیامبر خلق شد به همین دلیل است که پیامبران بیش از هر انسان دیگری در برابر عظمت خداوند متعال خاضع ، منفعل و محو هستند

از خداوند متعال می خواهیم حقیقت این روایات را نصیب ما نماید.

 


 

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

-         راه کسب امنیت ، تقواست

تقوا یعنی انسان خودش را با اراده خداوند تنظیم نماید و در این صورت ترس و اضطرابی وجود ندارد و در این حالت انسان امنیت خواهد داشت« إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ »(دخان-آیه51)،« أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »(یونس-آیه62) انسان با تقوا وارد ولایت خداوند می شود و ولایت خداوند قلعه ی امنیت است" کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی " چنین انسانی عاقبتش بشارت داده شده است.چقدر خوب است که انسان در لحظه ی مرگ بشارت داشته باشد . خداوند می فرماید متقیان بشارت دارند و در هنگام مرگ به آنها مژدگانی می دهند«الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »( یونس – آیه ٦٤)چقدر آیه ی زیبایی است.  خداوندمی فرماید آن انسانی که پاک و با تقوا زندگی بکند در پایان زندگی برای او بشارت دارم. خداوند هم در دنیا و هم در آخرت به چنین انسان هایی بشارت می دهد. یعنی هنوز جان از بدن خارج نشده و در حالت احتضار آن بشارت وعده داده شده را به انسان متقی می دهند و این پذیرایی، پذیرایی قطعی است و لذا خداوند در دنباله آیه می فرماید در سنت من  تغییری اتفاق نخواهد افتاد«ذلک هو الفوز العظیم» فوز عظیم آن نیست که انسان برای شندرغاز کار حرام این بشارت را از دست بدهد، بشارت بزرگ وفوز عظیم آن است که انسان این مقام را از دست ندهد. بشری چیست؟ حضرت امام صادق(علیه السلام) این بشارت را تعریف می کند. حضرت می فرماید خداوند متعال در قیامت اعمال بندگان را قبول نمی کند الا با این امری که شما در آن قرار گرفته اید، یعنی به خداوند و نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله ) و به ولایت و امامت علی(علیه السلام)) و اولاد علی(علیه السلام)) ایمان داشته باشید.اگر این ایمان نباشد هیچ عملی قبول نیست. و در ادامه فرمود" ما بين أحدكم وبين أن يرى ما تقر به عينه الا ان تبلغ نفسه هذه " حضرت با دست به گلوی مبارکشان اشاره کرده وفرمود فاصله شما و دیدن آن مقاماتی که باعث چشم روشنی شماست، به اندازه این مقدار است که جان شما به گلو برسد، یعنی در حالت احتضار که جان بیرون می رود انسان آن مقامات را می بیند." ثم أهوى بيده إلى الوريد "و با دست  به گلو اشاره کرد. حضرت این مطلب را فرمود و سکوت کرد. راوی می گوید با خودم فکر کردم که در حالت احتضار انسان چه چیزی را می بیند و حضرت هم هیچ اشاره ای نکرد. هیبت امام من را گرفت. راوی می گوید معلى بن خنیس که کنار من نشسته بود دست مرا فشار داد و گفت از حضرت بپرس که مؤمن در لحظه آخر عمر چه چیزی را خواهد دید.به حضرت گفتم آقا بفرمایید که چه چیزی را خواهد دید؟ حضرت فرمود خواهد دید، ده بار از حضرت همین سوال را پرسیدم وحضرت فقط می فرمود خواهد دید تا در مرتبه دهم گریه کردم و گفتم جانم به قربان شما من دینم را از شما گرفته ام ، به من بگویید مؤمن در حال احتضار چه چیزی خواهد دید، حضرت فرمود به خدا قسم همین که جان به گلو رسید خواهد دید آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) و علی مرتضی(علیه السلام) را«یدخلان جمیعاً علی المؤمن فیجلس رسول الله عند رأسه و علی عند رجله» در هنگام احتضار مؤمن خواهد دید که در باز می شود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) وارد می شوند پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالای سر مؤمن و علی (علیه السلام) طرف پاهای او خواهد نشست. در آن هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) به محتضر خواهد گفت " يا ولي الله أبشر أنا رسول الله اني خير لك مما تركت من الدنيا " ای ولی الله بشارت باد بر تو که من رسول الله هستم و در ادامه میفرماید من برای تو بهتر از هرچیزی هستم که در دنیا باقی گذاشتی و آمدی،بعد از آن پیامبر(صلی الله علیه و آله) بلند خواهد شد و حضرت علی(علیه السلام) بر بالای سر محتضر خواهد  نشست و خواهد گفت" یا ولي الله أبشر أنا علي بن أبي طالب الذي كنت تحبه اما لأنفعنّک " من همان علی هستم که مرا بسیار دوست می داشتی به خدا قسم امروز از دست تو خواهم گرفت و به داد تو خواهم رسید و به تو نفع خواهم رساند. بعد امام صادق(علیه السلام) فرمودند که این جریان را قرآن بیان نموده است، راوی پرسید جانم به قربان شما در کجای قرآن آمده است؟ حضرت فرمودند مگر سوره ی یونس را نخوانده ای که می فرماید« الذین آمنوا و کانوا یتقون لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ »

 

-          ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ مقتدر ترین و صلح طلب ترین ارتش منطقه

 

29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران است. از ارتش عزیزمان و از 48هزار شهید ارتش در  راه عزت و استقلال کشور ، تجلیل می کنیم. ارتش ما در حال حاضر قوی ترین ارتش منطقه و در عین حال صلح طلب ترین ارتش در منطقه می باشد. ارتش ما در سایه پیشرفت عظیم علمی در فنون نظامی به یک ارتش بین المللی تبدیل شده است و برای اولین بار در طول تاریخ، نیروی دریایی ما در آب های بین المللی حاضر شد وناوهای نیروی دریایی ایران تا نزدیکی آمریکا و اسرائیل رفتند، هنگامی که ناوهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران از کانال سوئز عبور می کردند اسرائیلی های غاصب بشدت ضجه و فریاد زدند ولی فایده ای نداشت. اینکه ارتش ما با این هیبت و صلابت و در هزاران کیلو متر دورتر از مرزهای کشور قدرت خودش را به نمایش می گذارد، موجب نهایت غرور مقدس برای ملت بزرگ ماست. الآن به برکت وجود ارتش و سپاه در نا امن ترین منطقه دنیا،کشور ما امن ترین کشور است و نیروهای مسلح با این دانش و اقتدار برای ما سرمایه ملی هستند و ما باید قدر دان آنها باشیم و از آنها تشکر کنیم.

 

-         خفت ابرقدرت در طرح استراتژی جدید هسته ای

دولت اوباما یک استراتژی جدید هسته ای تدوین نموده و در 50 صفحه منتشر کرده است و در آن به صورت تلویحی کشور ما را به بمباران هسته ای تهدید کرده اند. دقت کنید که چقدر ناشی گری کرده اند و بسیار ناشیانه کشور ما را به عنوان یک ابرقدرت به دنیا معرفی کرده اند، چون به کشور ضعیف که با بمب هسته ای حمله نمی کنند. در مقابل امریکا خودش را در برابر ایران بسیار کوچک و حقیر کرده است این ابرقدرت تمام هم و غمش را بر روی صرافی های دنیا متمرکز کرده است که مبادا به دست یک صراف پول به ایران منتقل شود. دوسال قبل که بحران کمبود مرغ در ایران به وجود آمد و کنجاله برای غذای مرغ پیدا نمی شد، در آن زمان هم خودشان را تا حد کنجاله تنزل دادند و گفتند که راه ورود هرگونه کنجاله را به ایران خواهیم بست!!.

 

-    نبودن نظام ولایی در دوران گذشته، عامل تفکیک قسمتی از خاک ایران

 

اوباما در شعار تبلیغات ریاست جمهوری امریکا گفت اگر به من رأی بدهید بدون واسطه با رئیس جمهور ایران مذاکره خواهم کرد و این موضوع در تاریخ امریکا دیده نشده است که رئیس جمهور امریکا شأن و اعتبار کشوری دیگر را این قدر بالا ببرد. بوش بعد از 8 سال ریاست جمهوری امریکا یک کتابی نوشته و در آن بیان نموده امریکا که به عراق حمله کرد مقدمه ای برای حمله به ایران بود، اما برای ما مقدور نشد که به ایران حمله کنیم. ما بسیار تأسف می خوریم از اینکه چرا این اقتدار در دوران های گذشته در اختیار کشور ما نبوده است و خاک کشور ما تاراج شده است. از یک طرف روسیه، ازیک طرف انگلستان و از یک طرف امریکا به کشور ما دست درازی کردند و ما خاک گرانبهای بسیاری را از کشورمان از دست دادیم و در یکصد سال اخیر بیش از یک میلیون کیلومتر از ایران جدا شده است.بعد از دوران صفویه هم از جهت علمی و هم از جهت نظامی افول کردیم. مردم ستمدیده و بزرگ ما در صحنه حاضر بودند و هیچ وقت برای کشور کم نگذاشتند. آن زمانی که روسیه می خواست 17 شهر ایران را از دست ما خارج کند با فتوای علما مردم زیادی به جنگ آنها رفتند ولی شاه قاجار پشت ملت و علما را خالی کرد و گفت اسلحه که هیچ، من غذای این مردم را هم نمی توانم تأمین کنم. ببینید که چقدر باید خون گریه کنیم. سه کشور آذربایجان و ارمنستان و گرجستان را از ایران جدا کردند و شوروی سابق تعمداً آنها را به سه کشور تقسیم کرد تا آنها نتوانند تحرکی بر علیه شوروی انجام بدهند.عمداً ارمنی ها را به ایروان  کوچاند تا اقوام متعارض را درگیر کند همه این بلاها به این خاطر بر سر کشور ما آمد  که نظام ایران، نظام ولایی نبود.

 

-         سپاه، طرح امام خمینی در راستای صیانت از  آینده انقلاب اسلامی

به مناسبت روز تأسیس سپاه از سپاه تجلیل می نمایم. سپاه  صرفاً یک نیروی نظامی نیست. سپاه مأموریت های زیاد و متنوعی دارد. وظیفه نیروهای مسلح دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور است، اما در اصل 150 قانون اساسی نوشته شده است که مأموریت اصلی سپاه  پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی است. سپاه یک نیروی موازی با سایر نیروهای نظامی نیست. سپاه خاری در چشم دشمنان است. سپاه نقطه یأس دشمنان انقلاب اسلامی است. علت اینکه سپاه اینقدر مورد هجمه است آن است که از اول انقلاب در خنثی نمودن توطئه های مختلف علیه نظام نقش داشته است، این بسیج وسپاه بودند که جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل نمودند. سپاه در خنثی نمودن توطئه های امریکا در خاورمیانه و افغانستان و عراق و لبنان و سوریه نقش داشته است. سپاه در عرصه سازندگی و  انجام و پیشبرد پروژه های ملی و خنثی نمودن توطئه تحریم اقتصادی نقش کلانی ایفا نموده است.الآن در عرصه جنگ نرم هم اگر سپاه نبود معلوم نبود در چه نقطه ای ایستاده بودیم. امام خمینیره تشخیص دادند که انقلاب اسلامی با این حجم تهدیدات که از شرق و غرب آغاز شده است  به یک مجموعه ی جهادی و حماسی نیاز مبرم داردو لذا سپاه را تأسیس کردند.

 

-         خلخال، گنج پنهان

 

این هفته  توفیق حضور درمنطقه خلخال حاصل شد  منطقه وسیع خلخال و قابلیت ها و استعدادهای آن مخصوصاً در فصل کنونی دیدنی است.غرض از سفر ملاحظه پروژه های جهادکشاورزی از نزدیک بود و فقط این را می توانم بگویم که در کشور ما منطقه خلخال یک گنج پنهان است.البته در شهرهای دیگر استان هم قابلیت های مشابه وجود دارد. بهترین خاک با عالی ترین ترکیب در بخش اعظم منطقه خلخال وجود دارد و منطقه برای گردشگری فوق العاده است. سدهای معیشتی زده شده اما کافی نیست و آب از نقاط مختلف خلخال به قزل اوزن ریخته می شود و سهم عظیم آب قزل اوزن را آب منطقه خلخال تولید می کند آبهایی که  از دسترسی وبهره برداری ما خارج می شود و می رود.

 

-         مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران

بنده در این سفر خوب فهمیدم که چرا یکی از مقامات بزرگ امریکایی اخیراً گفته است که ایرانی ها خودشان هم نمی دانند که اقتصادشان چقدر مقاوم و چقدر زیرساخت هایشان قوی است! بنده در این سفرکاملاً متوجه شدم که مدیریت توانمند حلقه گمشده و مفقوده اقتصاد ایران است، در این سفر کلام امام صادق(علیه السلام) را درک کردم که حضرت فرموده است برای من مساوی است که کار را به ناشی یا خائن بسپارم!"لا اوبالی الی من ائتمنت" برای من هیچ فرقی نمی کند که به کدام یک از آن دو اعتماد کنم ناشی یا خائن. حضرت ناشی را خائن نام نهاد. حضرت در حوزه مدیریت با این بیان غوغا کرده است. البته بنده به هیچ کس تعریض ندارم، اما می خواهم بگویم که در از دست دادن فرصتها ما خالق ازاله فرصت هستیم. الان هم از مشگین و هم گرمی و هم مغان و هم خلخال آب از استان خارج می شود و اگر این آب ها مهار بشود گردش مالی استان و تولیدات استان نه تنها نیاز های داخل استان را کفاف می کند بسیاری از نیازهای کشور را هم می تواند پاسخ گو باشد. استان ما قابلیت هایی دارد که تمام استان های دیگر به آن غبطه می خورند. هم اکنون استان هایی داریم که در بحران بی آبی گرفتار هستند و آینده آنها وحشتناک است و در آینده نه چندان دور شهرهایی در معرض زوال قرار خواهند گرفت، اما استان ما مصداق این آیه است که خداوند در قرآن فرموده است« بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ »(سباء-آیه15) وحالا مردم ما چشم به مسئولان دارند و می خواهند ببینند که مسئولان چکار خواهند کرد.

 

-         اگر اردبیل نبود ایران نبود

افراد زیادی به استان ما غبطه می خورند اما در این اواخر یک شخصیت عظیم بین المللی غبطه ی استان ما را خورده است.یک شخصیتی که نظیرش یافت نمی شود. حضرت آیت الله سیدحاتمی می فرماید در سفر اخیری که به عتبات عالیات مشرف شدم به خدمت حضرت آیت الله سیستانی رسیدم. آیت الله سیستانی فرمودند 63 سال است که در نجف هستم، تمام علما مدیون سلسله ی صفویه اند. اهالی اردبیل نتوانسته اند سلسله ی صفویه را به دنیا بشناسانند. آیت الله سیستانی فرمودند از خدا خواسته ام از عمرم حتی اگر یک روز هم باقی مانده باشد بتوانم به اردبیل بروم و مراقد صفویه را زیارت نمایم. آقای سیستانی فرمود تمام تاریخ جنگ چالدران که شاه جنگ، ایرانیان است را خوانده ام و چنان عاشق شهدای جنگ چالدران شده ام که آرزو می کنم بیایم مزار آن شهدای مدفون در حیات بقعه شیخ صفی الدین را زیارت نمایم ولی چون مقدور نیست از نجف آن شهدا را زیارت می کنم. چندسال قبل هم یکی از علمای بزرگ ما به محضر آیت الله سیستانی شرفیاب شد و آقای سیستانی به  خدمات صفویه اشاره نموده و سه بار فرمودند اگر اردبیل نبود ایران نبود و این جمله را قبل از ایشان استاد محیط طباطبایی گفته است اگر اردبیل و صفویه نبود الآن ایران وجود نداشت و تماماً تکه تکه می شد.

 

استان اردبیل با این همه قابلیت تاریخی و خدادادی و شایستگی فراوان انتظار دارد که جایگاه خودش را بیابد و این مرهون مسئولان توانمند است.

 

-        کلنگ زنی پروژه اتوبان اردبیل به مشگین شهر

 

خدا را شاکریم که در هفته آینده بزرگترین پروژه دولت فعلی در استان ما، آغاز خواهد شد .کلنگ ساخت اتوبان اردبیل به مشگین شهر  ان شاء الله روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به زمین زده خواهد شد و حدود120 میلیارد تومان هزینه این پروژه است . در این شرایط وانفسای دولت، صرف این هزینه برای استان ما ، کار بسیار بزرگی است. کارفرمای این پروژه قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه است و کار آنها تضمینی است.

 

-         تکمیل ظرفیت نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل توسط قرارگاه خاتم

 

قرارگاه خاتم 450 میلیارد تومان از دولت طلب دارد و 55 پروژه عظیم را در کشور اجرایی کرده است و الان نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل را می خواهند تکمیل کنند و 1420میلیاردتومان هزینه تکمیل نیروگاه است.سه سال، 1000 نفر در آن پروژه کار خواهند کرد واگر این نیروگاه تکمیل شود به اندازه کل مصرف گاز و بنزین استان اردبیل در انرژی کشور صرفه جویی خواهد شد. بنده در این مورد از تلاشهای مدیریت ارشد استان تشکر می کنم که توانست قرارگاه خاتم الانبیاء را پای کار بیاورد و از قرارگاه خاتم الانبیاء هم تشکر می کنم.

 

قرارگاه خاتم الانبیاء در استان های دیگر کار کرده بود و جهت طلب قرارگاه، نیروگاه استان ما را به قرارگاه داده بودند، بنده به دفتر رهبری و ریاست محترم جمهوری نامه ای نوشتم که این چه کاری است که بدهی استان دیگر را ما بدهیم،نامه بنده از طریق دفتر رهبری به دست فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء رسید و فرماندهی قرارگاه دراین باب قویاً ورود پیدا کردند و اکیپی به استان ما فرستادند و ایشان مصمم بودند که قضیه را جبران کنند و ما جداً تشکر می کنیم که در جبران آن قضیه موضوع تکمیل نیروگاه و پروژه عظیم اتوبان اردبیل مشکین را در  استان ما شروع کردند  و مجدداً تأکید می کنم که شروع این پروژه مرهون مدیریت ارشد استان است و آرزوی ما این است که تمام مسئولان دست به دست هم بدهند و به همین زودی کلنگ راه آهن اردبیل به مغان زده شود تا اصلی ترین مسیر ترانزیت بین المللی نصیب استان ما شود.

Starts: 2014/05/01
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی و پژوهشی دارالارشاد مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید حسن عاملی

SiteMap