نسخه آزمایشی
سخـن روز
آیت الله عاملی: قلب مؤمن بین دو انگشت خدا قرار دارد و خداوند است که در قلب او تصرف میکند.

 پرتوی از زندگی شيخ عباس قمى (ره)

بركت انگشتان
از آيت الله شيخ عباس قمى (ره) صاحب مفاتيح و بسيارى از كتب ديگر نقل است كه فرمود: (( من با انگشتانم غذا مى خورم چون بركات در انگشتان من است كه با آن روايات ائمه را نوشته ام ))

دست بى گناه
نقل ميكنند كه آيت الله العظمى نائينى (رحمه الله عليه) مدتى بود به درد پا مبتلا بود، به مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان فرمودند: مدتى است پاى من درد مى كند، دعائى بكنيد كه پايم خوب شود. مرحوم شيخ عباس قمى (رحمه الله عليه) فرمودند: من يقين ندارم كه با زبانم گناه نكرده باشم لذا نمى توانم با زبان براى شما دعائى بخوانم ولى با دست به اهل البيت (عليهم السلام) كمك كرده ام ، لذا دست به پاى مرحوم آيت الله العظمى نائينى كشيدند و خوب شدند.


اخلاص در تاءليف
مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان براى فرزند بزرگش چنين نقل كرده كه وقتى كه كتاب منازل الاخره را تاءليف كردم و به چاپ رسيد در قم شخصى بود به نام عبدالرزاق مسئله گوى كه هميشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله مى گفت . مرحوم پدرم (( كربلائى محمد رضا )) از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شيخ هم بعد از مسئله گفتن ، كتاب منازل الاخره مرا مى گشود و از آن براى مستمعين و حضار از روايات و احاديث وارده مى خواند روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شيخ عباس كاش مثل عبدالرزاق مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از اين كتاب كه او براى ما مى خواند تو هم مى خواندى چند بار خواستم بگويم اى پدر اين كتاب از آثار و تاءليفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چيزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائيد خداوند توفيقى مرحمت نمايد.

منبع : سایت معاونت تهذیب حوزه

بركت انگشتان
از آيت الله شيخ عباس قمى (ره) صاحب مفاتيح و بسيارى از كتب ديگر نقل است كه فرمود: (( من با انگشتانم غذا مى خورم چون بركات در انگشتان من است كه با آن روايات ائمه را نوشته ام ))

دست بى گناه
نقل ميكنند كه آيت الله العظمى نائينى (رحمه الله عليه) مدتى بود به درد پا مبتلا بود، به مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان فرمودند: مدتى است پاى من درد مى كند، دعائى بكنيد كه پايم خوب شود. مرحوم شيخ عباس قمى (رحمه الله عليه) فرمودند: من يقين ندارم كه با زبانم گناه نكرده باشم لذا نمى توانم با زبان براى شما دعائى بخوانم ولى با دست به اهل البيت (عليهم السلام) كمك كرده ام ، لذا دست به پاى مرحوم آيت الله العظمى نائينى كشيدند و خوب شدند.


اخلاص در تاءليف
مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان براى فرزند بزرگش چنين نقل كرده كه وقتى كه كتاب منازل الاخره را تاءليف كردم و به چاپ رسيد در قم شخصى بود به نام عبدالرزاق مسئله گوى كه هميشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله مى گفت . مرحوم پدرم (( كربلائى محمد رضا )) از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شيخ هم بعد از مسئله گفتن ، كتاب منازل الاخره مرا مى گشود و از آن براى مستمعين و حضار از روايات و احاديث وارده مى خواند روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شيخ عباس كاش مثل عبدالرزاق مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از اين كتاب كه او براى ما مى خواند تو هم مى خواندى چند بار خواستم بگويم اى پدر اين كتاب از آثار و تاءليفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چيزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائيد خداوند توفيقى مرحمت نمايد.

منبع : سایت معاونت تهذیب حوزه

مدیر
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars

بركت انگشتان
از آيت الله شيخ عباس قمى (ره) صاحب مفاتيح و بسيارى از كتب ديگر نقل است كه فرمود: (( من با انگشتانم غذا مى خورم چون بركات در انگشتان من است كه با آن روايات ائمه را نوشته ام ))

دست بى گناه
نقل ميكنند كه آيت الله العظمى نائينى (رحمه الله عليه) مدتى بود به درد پا مبتلا بود، به مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان فرمودند: مدتى است پاى من درد مى كند، دعائى بكنيد كه پايم خوب شود. مرحوم شيخ عباس قمى (رحمه الله عليه) فرمودند: من يقين ندارم كه با زبانم گناه نكرده باشم لذا نمى توانم با زبان براى شما دعائى بخوانم ولى با دست به اهل البيت (عليهم السلام) كمك كرده ام ، لذا دست به پاى مرحوم آيت الله العظمى نائينى كشيدند و خوب شدند.


اخلاص در تاءليف
مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان براى فرزند بزرگش چنين نقل كرده كه وقتى كه كتاب منازل الاخره را تاءليف كردم و به چاپ رسيد در قم شخصى بود به نام عبدالرزاق مسئله گوى كه هميشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله مى گفت . مرحوم پدرم (( كربلائى محمد رضا )) از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شيخ هم بعد از مسئله گفتن ، كتاب منازل الاخره مرا مى گشود و از آن براى مستمعين و حضار از روايات و احاديث وارده مى خواند روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شيخ عباس كاش مثل عبدالرزاق مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از اين كتاب كه او براى ما مى خواند تو هم مى خواندى چند بار خواستم بگويم اى پدر اين كتاب از آثار و تاءليفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چيزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائيد خداوند توفيقى مرحمت نمايد.

منبع : سایت معاونت تهذیب حوزه

Starts: 2013/09/28
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی و پژوهشی دارالارشاد مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید حسن عاملی

SiteMap